س1: انسانی که واجبات و محرّماتش را انجام میدهد و سعی میکند در مرز حدود الهی گام بردارد ولی به هر حال احتمال تَعَدّی به خاطر غفلت مثلاً ولو به اندازه یک لحظه میدهد، چه کار کند که از این مرز فاصله بگیرد؟
ج: تقوا را ادامه بدهد، این مشکل این را حل میکند، ادامه تقوا یک اثری دارد و تقوا یک اثر دیگر دارد، ممکن است شما یک هفته تقوا را مراعات کنی اثر دارد، اما ادامهاش یک آثار کلی دارد، پارهای از مشکلات با ادامه تقوا حل میشود، من جمله رشد و تکامل ایمان با ادامه تقواست، ایمان که بالا رفت خیلی از مشکلات دیگر حل میشود ان شاء الله.
س2: مثلاً التزام به بعضی مستحبات و مکروهات هم میتواند در این قضیه مؤثر باشد؟
ج: اگر گناه را ترک کنی انجام تمام مستحبات مؤثر است، ترک همه مکروهات مؤثر است، اما اگر گناه بکنی هیچکدام اثر ندارد، گناه کبریت است که به بنزین میخورد، لذا خیلیها از مسلمانان هستند، غالبشان اینجور هستند که نماز میخوانند، روزه هم میگیرند مکه هم میروند، خمس هم میدهند اما چون کنار اینها یک چیزهایی را میگذارند ایمان آخر عمرشان با اولشان یکی است و یک خُرده هم کمتر میشود، گناه اینجوری است، گناه بیحرمتی به خداست، خدا نمیپذیرد که انسان در اثر بیحرمتی به خدا از اطاعت فرمان خدا محروم میشود و کارهای بد انجام بدهد، هم خودش را فاسد کند و هم جامعه را. راضی به این کار نیست، لذا اصرار دارد به اینکه «گناه ممنوع».
س3: آیا انجام بعضی از مستحبات مثل نافله یا زیارت، منافات با تقوا و انجام واجب و ترک حرام دارد یا نه؟
ج: بلکه اینها طبق دستور تقوا انجام میگیرد، خدا گفته است«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ»[1]، بنابراین انجام مستحبات هم طبق دستور خداست. امّا خدا واجب و حرام را قاطی با مستحب و مکروه نکرده است. بار (بر نفس) سنگین میشود. نفس أماره آن را زمین میگذارد. خدا گفته است فقط واجب و حرام. این دو لازم است که انجام دهیم مابقی واجب نیست. اگر توانستی این دو را تحویل من بدهی هر چه از آن مستحب و مکروه هم عمل کنی مزد بیشتری گرفتهای، اما اگر این دو را انجام ندهی و فقط آنها را انجام بدهی هیچ اثری در رشد ایمان شما ندارد یعنی خدا قبول نمیکند هر چند صحیح است. شما نمازِشب بخوانی باطل نیست صحیح است، امّا اثری در رشد ایمان ندارد چرا که آن گناه و معصیت این را از بین میبرد. از این جهت گفته است برای خاطر اینکه بار سبک شود و نفسأماره زیر آن برود اوّل واجب و حرام، امّا اگر این دو تا را تحویل بدهی به اضافه مستحبّات مزد و پاداش خیلی بیشتر میشود.
س4: حاج آقا روایت هست که نوافل باعث میشود آدم در فرائض(نمازهای واجب) اگر حواس پرتی و اینها داشته باشد را جبران بکند؟
ج: خُب حالا چه کسی میتواند موفق بشود که همیشه نوافل را به جا بیاورد؟ آدمی که نماز واجبش خراب است در نوافل هم گرفتار است دیگر. به امید آن نمیشود، اگر انجام بدهی اینقدر مواظب باشی و الّا درست میکنی، مال کسی است که نه اولی را و نه دومی را، هیچ کدام را، موفق نمیشود.
س5: یعنی مشکل حواس پرتی میفرمایید در نافله هم است ...؟
س: بله، هست. تا آخرش هست. مگر انسان گناه را ترک کند تا ایمانش بالا برود (آنوقت)حواس پرت نمیشود دیگر.
س6: مراد از عبارت «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِض» در نهج البلاغه چیست؟
ج: بله، گاهی آدم خسته است، خوابش میآید، بیمار است، نمیتواند درست (نماز) نافله بخواند، نمازهای غیرواجب را بخواند. (این عبارت) میگوید چون (انسان) آمادگی ندارد همان واجبات کافی است( انجام دهد)، مستحبّات را ترک کن، اما اگر مشکلی نبود هر دو را انجام بده.
س7: این روایت که گفته میشود حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در شب یا در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواندند صحیح است؟
ج: اینگونه رسیده است، حالا هزار رکعت یا هزار تکبیر، مختلف است.
س8: آیا میشود در یک شبانه روز هزار رکعت نماز خواند؟
ج: بله، بعضی از اتباع حضرت امیر علیه السلام هم میخواندند.
س9: اگر روایت صحیح است چگونه به کارهای روزانه خود میرسیدند؟
ج: شما یکدفعه انجام بدهید ببینید چقدر وقت میگیرد آنوقت (سوال کنید). بیست و چهار ساعت وقت نمیخواهد، معمولا ًسه ساعت، سه ساعت و نیم بیشتر وقت نمیبرد. آنوقت مردم گرفتار کار نبودند. کسب و کار نداشتند فرصتشان زیاد بود میخواندند.
س10: شما فرمودید انسان در اثر ادامه تقوا میتواند به جایی برسد که بدون نیاز به بدن به رشد ایمانی خود ادامه دهد، در این صورت چرا امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی صلوات الله علیهما مثلا شبی هزار رکعت نماز میخواندند یا با پای پیاده به حج میرفتند؟
ج: خُب آنها از انجام عبادات استفاده میکردند، مجانی نبود. آنها(ائمه) بعد از شهادت هم پیش میروند. آنها دائما در ترقی هستند. خدا کمالاتش نهایت ندارد امّا اینها محدودند، هر چه اینها جلو بروند باز جا دارد، بنابراین آنان هم در دنیا با عبادت رشد میکردند و هم بعد از مفارقت روح از بدن تکامل دارند. در کافی روایات زیادی هست که هر شب جمعه ما(ائمه) یک طوافی داریم، ائمه گذشته، ائمه موجود حتی کسانی هم که از دنیا رفتهاند آنها را هم خدا شریک میکند، چون سیر، سیر روحی است بدنی که نیست. به عرش میروند و وقتی برمیگردند خدا یک چیزی به آنها اضافه میدهد و رشد میکنند[2]. بنابراین کسی هم که در دنیا طبق دستور خدا عمل کرده است یعنی هم تقوا را مراعات کرده و هم «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً»[3] را (همیشه رشد میکند). دو تا آیه داریم، یکی «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ»[4]، تقوا را مراعات کنید. دوم «اُذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً»، این دو تا دو بال است، یکی از آنها کافی نیست. یکی از آنها آدم را از جهنّم نجات میدهد و بهشتی میکند، امّا دو تا کارهای دیگر از آنها ساخته است. کسانی که این دو را استفاده میکنند اینها موفق میشوند بعد از جدایی روح از بدن - چون در دنیا آشنا با ذکر و یاد خدا بودهاند- آنجا هم میتوانند، همراهشان است. اما نماز نمیتواند بخواند، روزه نمیتواند بگیرد چون بدن میخواهد. بنابراین کسانی که ملتزم شدند به آن آیه دوم بعد هم میتوانند انجام دهند.
س11: خُب امیرالمؤمنین علیه السلام زمان حیاتشان مقامشان در حدّی بود که بدون نماز هم بتوانند رشد کنند؟
ج: نه اگر (ایشان) نماز نمیخواند ما زودتر نمیخواندیم، اگر آنها نمیخواندند، روزه را میخوردند، نماز نمیخواندند، ما زودتر میدویدیم(دنبال اینکارها).
س12: مرادمان هزار رکعت نماز مستحبی خواندن است؟
ج: در عمل برای آنها مستحب و واجب نیست، خود ماهیت عمل ملاک است. عبادت در برابر خدا اثر دارد، مستحب باشد یا واجب. مستحبش اثرش بیشتر است. چون واجب را اگر انجام ندهی جهنّم میروی اما مستحبّ را آدم خودش انتخاب میکند ارزشش بیشتر است.
س13: بین نماز مغرب و عشاء نماز غفیله را گاهی نمیتوانیم با چهار رکعت نافله مغرب جمع کنیم، کدام افضل است؟
ج: نافله مغرب فضیلتش بیشتر است.
س14: چرا نافله مغرب فضیلتش بیشتر است؟
ج: در افواه معروف میگویند نماز غفیله را حضرت امام سجاد علیه السلام به یزید توصیه کرد. آن هم نماز است دیگر، کل نماز خوب است، طوری نیست، اگر به قصد ورود نباشد نماز ماهیتش عبادت است، طوری نیست، لذا غفیله هم در رسالهها هست، میگویند سندش هم خیلی قرص(محکم) نیست اما با تسامح در سند مستحبّات و ادلّه سنن درستش میکنند، اما نافله مغرب سندش قویتر است.
س15: درباره ثواب نماز غفیله بفرمایید.
ج: روایتی داریم که هر روایتی راجع به این که فلان عبادت و نماز یا روزه این مقدار ثواب دارد به شما رسید و اگر شما به امید آن ثواب آن کار را کردی و لو آن روایت را معصوم نگفته باشد خدا آن ثواب را به شما میدهد؛ چون که کار خیر انجام دادهای[5]. نماز ماهیتش خوب است[6]، بنابراین نماز غفیله هم یکی از آن نمازهاست. سند روایتش ضعیف است اما اگر شما به این امید بخوانی که ثواب دارد خدا ثوابش را میدهد. نماز است دیگر. حمد و سوره است. توجه به خداست. « الصَّلَاةُ خَیْرُ مَوْضُوعٍ فَمَنْ شَاءَ اسْتَقَلَّ وَ مَنْ شَاءَ اسْتَکْثَرَ»[7]، اشکال ندارد، غفیله هم یکی از آنهاست.
س16: این همان قاعده تسامح در ادلّه سُنَن است؟ مثلاً اینجور روایات را آدم برخورد میکند باید چه کار کند؟
ج: یک روایت به این مضمون داریم، «مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ عَلَى عَمَلٍ فَعَمِلَه الْتِمَاسَ ذَلِکَ الثَّوَابِ أُوتِیَهُ وَ إِنْ لَمْ یَکُنِ الْحَدِیثُ کَمَا بَلَغَهُ» ، کار خیر است دیگر، لذا ثوابش را میدهد، این منشأش این است که تسامح در ادلّه سُنَن مطرح میشود، «و لو لم یکن کما بلغ وَ إِنْ لَمْ یَکُنِ الْحَدِیثُ کَمَا بَلَغَهُ»، من به آن امید انجام دادم خدا هم (همان ثواب را) به آدم میدهد، چون ماهیتِ کار کارِ خیر است، انجامش باعث میشود آدم عادت به کار خیر پیدا کند.
س17: یعنی در اینگونه روایات خیلی نمیخواهد سند و ریزه کاری را بررسی کنیم؟
ج: مگر اینکه با آیات و روایات صحیح معارض باشد، اما در حال غیرتعارض مسألهای نیست، ماهیت، ماهیتِ کار خیر باشد عیب ندارد، نمازی باشد، دعایی باشد کار خیر دیگری باشد قبول است ان شاء الله.
س18: همان ثواب وعده داده شده را خدا میدهد؟
ج: همان ثواب وعده داده شده (را میدهد)، چون شما به آن امید انجام دادهاید، اگر بگویند جور دیگر(میدهیم) آنوقت مشکل پیش میآید، ما میگوییم نمیدهد. منتهی نگه داشتن آن (ثواب) مستلزم این است که کارهایی که ثواب را از بین میبرد نکنیم.
س19: این قاعده تسامح در ادلّه سُنَن آیا باعث داخل کردن غیر دین در دین نمیشود؟
ج: نه دیگر، شما به عنوان تسامح در ادلّه سُنَن برای خاطر اینکه خدا خواسته مردم کار خوب را راحتتر و زیاد انجام بدهند گفته اگر روایتی میگوید به شما که فلان نماز را بخوانی اینقدر ثواب دارد شما هم به همین منظور آن نماز را خواندید به عنوان آن ثواب خواندید، خدا به شما آن ثواب را میدهد چون عمل را انجام دادی، و لو روایت به شما درست نرسیده باشد، این را میگویند تسامح در ادلّه سُنَن، چون مستحب است طوری نیست، قالبش هم عبادت است، چیز دیگر نیست.
س20: شما هم قبول دارید؟
ج: نوعاً علما قبول دارند، مستحبات است دیگر.
س21: درباره شفاء انواع بیماریها با آب نیسان نیز روایت داریم، آیا ادلّه تسامح در عمل به سُنَن اینجاها را هم میگیرد؟ آیا صلاح میدانید که مثلاً به این امید عمل کنند تا به نتیجه برسند؟
ج: نه، این آنوقت یک مشکل اساسی پیدا میکند. آنوقت شما باورتان را از نسبت به این روایات از دست میدهید، بعد هم بیاعتمادی به گوینده این روایت تجاوز میکند آنوقت مشکلات پیش میآید. چون آنها حرف نادرست نمیزنند. اگر تجربه کردید دیدید خوب است خیلی خوب است، اما اگر خوب نیست به طور قاطع نمیشود گفت (این روایت نیست). تسامح ادلّه سُنَن مربوط به عبادات است، نه با این چیزها، عبادات هر چه باشد خوب است عبادت به صورت مشروع هر نوع نمازی رسیده باشد شما به این نیت انجام بدهید چون زحمت کشیدی خدا اجر میدهد، اما این آب نیسان اگر شفا داد درست است و الّا نه، بنابراین اگر بخواهیم باور کنیم باید امتحان کنیم.
س22: در طول روز غیر از واجبات چه مقدار برای مستحبّات وقت گذاشته شود و چه مستحبّاتی بیشتر سفارش میشود؟
ج: یکی از وظائف مهم ما درس خواندن است، فرصت دارید اضافه بر این درس خواندن کارهای دیگر انجام بدهید؟ اگر درست درس بخوانیم همین درس عبادت است دیگر، مستحبّات مهمترین آنها «تَهَجُّد» است که با درس جمع میشود. دومیاش کمکهای مادی به فقرای مُتَدیِّن به منظور احیای مسأله تقوا و ترک گناه است. دیگر انسان به اندازه امکاناتش باید از این دو بهره ببرد، فعلاً و ابتدائاً.
س23: نوافل روزانه را بخوانیم چطور؟
ج: جزء عبادات است دیگر، هم باید ذکر گفت، نماز و غیر نماز ذکر است و هم آن دو تا را باید انجام داد.
س24: اگر در مسجد نشستهایم و أذان میگویند بهتر است اذان را حکایت کنیم یا اینکه نافله بخوانیم؟
ج: هر دوی آنها مستحب است دیگر، حکایت اذان میگویند موجب وسعت روزی میشود.
س25: هم نافله مستحب است هم حکایت أذان مستحب است، ما کدامیک را انتخاب کنیم؟
ج: گاهی آن و گاهی هم این. آدم همیشه که پای أذان نیست. هر وقت پای أذان بودید شما (به أذان) گوش بده و بعد نافله را بخوان، اگر أذان نیست نافله را بخوان.
س26: وقتی أذان میگویند اگر قضای نافله را بخوانیم باز هم مستحب است؟
ج: فرقی نمیکند قضا کردن نافله هم مستحب است.
س27: روایتی هست که مثلاً انسان اگر فلان نماز را بخواند مثلاً ثواب صد شهید و صد حج و ... دارد، اینها چه جوری است، آیا شرایطی دارد؟ اگر شرطی دارد شرطش چیست؟
ج: شرایطش همان شرایط صحت (نماز) در رساله است. طبق رساله اگر نمازش صحیح باشد این ثواب را به آدم میدهند. منتهی اگر ما بخواهیم اضافه بر ثواب ایمانمان هم بالا برود باید جای دیگر گناه هم نکنیم، مشروط به این است، اما این عمل اگر طبق رساله انجام شد صحیح است، و دیگر خدا نمیگوید چرا انجام ندادی، وعدههایی که خدا میدهد مترتب میشود.
س28: سؤالی مطرح میشود که این شخص یک نماز میخواند ثواب هزار شهید به او میدهند، امّا آن شهید رفته چقدر خون داده و زحمت کشیده ثواب یک شهید میبرد؟
ج: خُب یک چیزی هم راجع به شهید میگویند که مردم میفهمند این بالاتر از آن است که به آن دادهاند. لذا آنجا هم میدهند. خدا بلد است چه جوری حرف بزند. میگوید شهید «یَنظُرُ إلی وَجهِ الله».
س29: او هم این ثواب هزار شهید را برده است؟
ج: أجر و مزد! (آن شهید را برده است)، اما آن نتیجهای که او (شهید) دارد که این ندارد.
س30: آیا نمازی با عنوان نماز طلب خیر از خداوند جهت شروع کارها در روایات آمده است یا نه؟ اگر هست چگونه است؟
ج: روایات عربی آمده است، فارسی نیست. طلب خیر فارسی است، در روایت هست هر کاری می خواهید انجام بدهید اولش استخاره کنید، کلمه استخاره عربی است. طلب خیر فارسی است. استخاره معنای لغویاش مطلوب است، یعنی طَلَبُ الخَیرِ مِنَ الله، از خدا خیر بخواهید. میخواهید مسافرتی بروید، معاملهای انجام بدهید، اول از خدا خیر بخواهید. این اثر ایمان به خداست، و اثرش این است که ما باورمان این است که خیرات کلّ آن در اختیار خداست. این آیه را آنهایی که قبول دارند «بِیَدِکَ الْخَیْرُ»[8]، یا این مضمون در آیه شریفه است که «خیرها مستقیماً از طرف خدا میآید»، آنهایی که این را قبول دارند از خدا خیر میخواهند، نه اینکه با تسبیح و این چیزها، فقط زبانی میگوید، خودش بگوید خدایا خیر پیش بیاید، آمده است. این استخاره عربی است. این علامت توجه به خداست، این علامت یاد خداست، این علامت قبول کردن حرف خداست که گفت: «خیرٌ مِن عندالله»[9] میآید، وقتی باور کرد انسان از این کار هم طلب خیر میخواهد بکند، میخواهد خیر گیرش بیاید نمیخواهد که ضرر بکند، قهراً باید متوجه خدا شود و بگوید خدایا خیر پیش توست، و از طرف تو نازل میشود، در این کار هم به من خیر مرحمت کن، عمل مستحبی است چون تقرّب به خدا در آن است.
س31: این نمازخواندن و توبه و... که برای روز یکشنبه ماه ذی القعده وارد شده است، این تأثیری در ترک گناه دارد؟
ج: نه، تا تصمیم نگیری هر روز هم این عمل را انجام بدهی باز گناه خواهی کرد، اینها اگر باعث بشود تصمیم به ترک گناه بگیرد، بله درست میشود. غالباً به این منظور است، اعمال زیادی است، ماهیتش این است که آدم را دعوت به ترک گناه میکند. اگر به آنجا رسید و تصمیم گرفتیم درست میشود و الّا اگر فقط بخوانیم فایده ندارد.
س32: بالاخره تصمیمهایی که پشت سر این اعمال گرفته میشود معمولاً قویتر است؟
ج: ضعیف باشد که مثل حالاست.
س33: آیا این درست است که تنها نماز مستحبی که 4 رکعت و با یک سلام است نماز روز یکشنبه ماه ذی القعده است؟
ج: بله، یک بار بیشتر نیست. یک مورد بیشتر دیده نشده است.
س34: آیا در هر یکشنبه ماه ذیالقعده خوانده شود یا اینکه فقط یکبار کافی است؟
ج: فقط یکبار کافی است.4 رکعت است، 2 تا دو رکعتی است. منتهی فرقش با 2 تا دو رکعت این است که در آن سلام ما بین آن واسطه میشود اما در این نماز نه، این نه، (بین دو رکعت) سلام ندارد و مثل نماز ظهر است (با یک سلام است).
س35: نمازهایی که وارد شده است برای از بین بردن ظالم، در همه حال میتوان خواند؟
ج: خواندنش عیبی ندارد ولی باید تجربه کنی. اگر اثر کرد عیب ندارد و الّا نه، نماز خالی است. چون نوعاً میخوانند تا آن اثر پیش بیاید.(مثلاً) تا خواندند صدام به خواب اَبد برود. اگر نرفت معلوم میشود که این اثر ندارد. نماز خالی مانند دعا است.
س36: نمازی که چهار رکعت است و در روز جمعه وارد شده در هر رکعت سوره حمد 10 مرتبه و هر یک از سورههای ناس و فلق و توحید و کافرون و آیةالکرسی 10 مرتبه و به روایت دیگر سوره قدر 10 مرتبه و آیه شهدالله را 10هم مرتبه خواند و بعد از فارغ شدن از نماز 100 مرتبه استغفار و100مرتبه تسبیحات أربعه این نماز با چه نیتی باید خوانده شود؟
ج: نماز است دیگر (به نیت) قربة الیالله. طبق اخبار «مَن بَلَغ» خواندن این نمازها عیبی ندارد ولو سند نداشته باشد در روایت آمده است که امام صادق علیه السلام فرمودهاند: «مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ مِنَ اللَّهِ عَلَى عَمَلٍ فَعَمِلَ ذَلِکَ الْعَمَلَ الْتِمَاسَ ذَلِکَ الثَّوَابِ أُوتِیَهُ وَ إِنْ لَمْ یَکُنِ الْحَدِیثُ کَمَا بَلَغَهُ» اگر کسی دید برای عملی یا نمازی اینقدر ثواب معین کردهاند و به امید آن ثواب آن نماز را خواند خدا آن ثواب را به او میدهد اگر چه این سند درست نباشد چون خود ماهیت عمل عبادت است و محبوب خداست زیرا یا خواندن قرآن است یا سجده است یا رکوع که اینها محبوب است.
س37: مردم ده روز عزاداری کردند و در روز 14 محرم نماز باران خواندند چه مشکلی بود که زلزله آمد و تلفات داد؟
ج: مگر بنا است هر که نماز بخواند زلزله نیاید وظیفهات است نماز باران بخوانی و آن هم سرجایش است.
س38: آیا میشود در بین نماز مغرب و عشاء دو رکعت نماز هم به نیّت نافله و هم به نیت غفیله خواند؟
ج: هم به نیّتهای دیگر! بله! (آیا) از دو، سه متر پارچه میشود هم برای بابایت کت و شلوار دوخت، هم برای پسرت لباس دوخت و هم برای دیگران و هم ..! نه برای همه نمیشود. یکی به یکی باید خواند. میخواهیم به یکی دیگر هم بدهیم دومی را انجام بدهید، به سومی هم میخواهیم بدهیم سومی.
س39: نیّت نماز نافله کند و به کیفیت غفیله بخواند چطور؟
ج: آنهایی که بناست تقسیم کنند بلد هستند، کلاه سرشان نمیرود. میگویند دو رکعت نماز خواندهای حالا (ثوابش) را به هزار نفر میخواهی بدهی عیب ندارد، به یک نفر هم بدهی طوری نیست.
س40: اگر کسی بگوید من با خدا طرفم میدانم او کَرَمش زیاد است؟
ج: خُب بگو از کَرَمش بگو، پس نماز نخوان، نماز همین است. بینماز هم خدا کریم است بگو بدهد. اما با دو رکعت نماز میخواهی چقدر قیچی کنی تا به همه برسد.
س41: از بین نمازهای حاجت کدام نماز را توصیه میفرمایید؟
ج: هیچ نمازی نیست که تا خواندید حاجتتان را زیر بغلت بگذارند. یک چنین نمازی نداریم، یک چنین ارادهای هم وجود ندارد. فقط کار خدا است.« کُنْ فَیَکُونُ»[10]مال اوست. مال ما اینجور نیست، ما باید گوش به حرف بدهیم گاهی میشود گاهی نمیشود، باید هم تسلیم باشیم.
س42: حالا با حفظ همه این ویژگیها کدام نماز بهتر است؟
ج: با حفظ همه اینها ترک گناه از همه بهتر است، زودتر اجابت میشود، اما اگر شما گناه بکنی و دو رکعت نماز بخوانی فایده ندارد. بیحرمتی کردهای خدا به آدم اعتنا نمیکند. ترک گناه زمینه را آمادهتر میکند.
س43: بعد از ترک گناه اگر از خدا بخواهی، حاجتت را سریع زیربغلت میگذارند؟
ج: بعد از ترک گناه از همه چیز زودتر در دست آدم میگذراند، چون این را خدا خیلی دوست دارد، نمیخواهد بندهها بیحرمتی کنند، اگر حرمت را حفظ کردند با ترک گناه عنایت بیشتر میشود تا دیگران هم تشویق بشوند از این راه بیایند و الّا گناه بکند دو رکعت نماز بخواند و بخواهد فایده ندارد.
س44: آیا به جا نیاوردن نوافل استخفاف به نماز تلقّی نمیشود؟
ج: نه خیر، آنچه دستورات واجب و حرام است را ما انجام دهیم کاملاً درست است، کارت سبز بهشت را به آدم میدهند، موجب ارتقای درجه و مقام میشود.
س45: ثواب نماز نافله بیشتر است یا ثواب صلوات؟
ج: خود صاحبان صلوات گفتهاند نافله آدم را به قرب چه کسی میرساند؟ «مَا زَالَ الْعَبْدُ یَتَقَرَّبُ إِلَیَ بِالنَّوَافِلِ»[11] ، صلوات (فرستادن) برای خاطر شنیدن همین حرفها از حضرات معصومین است.
س46: برای برآورده شدن حاجات خواندن نماز جعفر طیّار چگونه است؟
ج: خوب است، اما گناه کنی ممکن است حاجت شما عقب بیفتد.
س47: آیا میشود بعضی مباحات یا مستحبات بر طلبه واجب شود؟ مثلاً نماز شب را بعضی آقایان گفتهاند بر طلبه واجب است؟
ج: نه بیخود میگویند. مگر طبق رساله واجب شود. مثلاً نذر کند یا عهد داشته باشد و قسم بخورد. اینها عوامل ایجاب است. بدون اینها وقتی رساله گفت مباح و آزاد است واجب نیست.
مجموعه پرسشها و پاسخها از استاد اخلاق و معرفت حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه
[1] - وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَحْمُوداً سوره مبارکه إسراءآیه 79
[2] - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِیَاءِ اللَّهِ فِیهَا سُرُورٌ قُلْتُ کَیْفَ ذَلِکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ ع وَ وَافَیْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَفِدَ مَا عِنْدِی کافی ج1 ص254
[3] - سوره مبارکه أحزاب آیه 41
[4] - سوره مبارکه بقره آیه 278
[5] - ... قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ مِنَ اللَّهِ عَلَى عَمَلٍ فَعَمِلَ ذَلِکَ الْعَمَلَ الْتِمَاسَ ذَلِکَ الثَّوَابِ أُوتِیَهُ وَ إِنْ لَمْ یَکُنِ الْحَدِیثُ کَمَا بَلَغَهُ. کافی ج2ص87
[6] - ... عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ. کافی ج3ص265
[7] - ...عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الصَّلَاةُ خَیْرُ مَوْضُوعٍ فَمَنْ شَاءَ اسْتَقَلَّ وَ مَنْ شَاءَ اسْتَکْثَرَ. کتاب بحار الأنوار ج79 ص308
[8] - قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ(سوره مبارکه آل عمران آیه 26 )
[9] - وَ ما أُوتیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ زینَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى أَ فَلا تَعْقِلُونَ سوره مبارکه قصص آیه 60
[10] - إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ سوره مبارکه یس آیه82
[11] - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ مَا زَالَ الْعَبْدُ یَتَقَرَّبُ إِلَیَ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَکُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا وَ رِجْلَهُ الَّتِی یَمْشِی بِهَا وَ لَئِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ إِنِ اسْتَعَاذَنِی لَأُعِیذَنَّه. جامع الأخبار(للشعیری) ص81