متن جلسه درس اخلاق
تفسیر سوره مبارکه حمد
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع بحث : تفسیر سوره مبارکه حمد
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبیالقاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیة الله فی الأرضین.
بعضی از دوستان و عزیزان صدا و سیما از بنده تقاضا کرده بودند که برای کانال چهار تلویزیون برنامه تفسیری از قرآن کریم داشته باشم، ولی برای خاطر اینکه از همه فیوضات بزرگ تفسیر قرآن محروم نباشم پذیرفتم طی چند جلسهای سوره مبارکه حمد را تفسیر کنم، و علت اینکه این سوره را انتخاب کردم نه این بود که چون در اول قرآن کریم قرار گرفته بلکه اهمیت و امتیاز مخصوصی که در متن این سوره کریمه موجود دارد، از این جهت میپذیرم ضمن چند جلسه انشاءالله با دوستان سخنی درباره تفسیر آن داشته باشیم، و بعد در این باره از کتاب شریف نهج البلاغه مولا امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام و همچنین کتاب شریف کافی شیخ کلینی ره استفاده خواهیم کرد، اما فعلاً بحث ممحّض در سوره حمد است و از متن این سوره خارج نخواهیم شد.
سوره مبارکه حمد دارای دو بخش است، بخش اول مربوط به صفات و کمالات پروردگار متعال است، و بخش دوم مربوط به ما انسانهاست، و رسم و راه زندگی را برای ما انسانها معیّن و مشخّص فرموده است، بخش اول بمنزله دلیل و برهان از برای بخش دوم به حساب در میآید، چون در بخش دوم ادعایی در کار است که این ادعا باید با دلیل و برهان باشد، دلیل و برهان قبل از ادعا در بخش اول این سوره مطرح شده است.
بخش اول سوره حمد
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
در بخش اول این سوره است. این سوره با نام «رحمن» و «رحیم» که از نامهای پروردگار متعال است، شروع میشود. «رحمن» دایره بسیار وسیعی را در شمول رحمت ترسیم میکند. اما «رحیم» دایرهاش آنگونه وسیع نیست؛ بلکه محدودتر است؛ لذا «رحیم» هم در خدای متعال استعمال شده و هم در غیر پروردگار متعال، ولی «رحمن» از نظر وسعت دایره شمول رحمت، مخصوص ذات اقدس پروردگار متعال است. کلمه مبارکه« اللَّه» هم، مجمع همه کمالات و صفات پروردگار متعال است.
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»
حمد یعنی ستایش، بیان اوصاف جمیل و ثنای نیکو و حَسَن. تمام حمدها و ستایشها مخصوص پروردگار متعال است؛ چرا؟ چون او « رَبُّ الْعَالَمِینَ» است. علّت انحصار همه حمدها در ذات مقدس پروردگار متعال این است که او «رَبُّ الْعَالَمِینَ» است. همه جهانیان؛ آفریده او هستند. برای ادامه حیات و وجود هم از رزقی که او میدهد استفاده میکنند تا ادامه وجود بدهند؛ بنابراین هم هستی همه موجودات و هم لوازم ادامه هستی کلّاً از طرف پروردگار متعال داده میشود؛ از این جهت هر کس هر خیر و فضیلتی از کسی یا از چیزی ببیند، حمدش مخصوص خداست؛ به خاطر اینکه تمام لوازم این ستایش را پروردگار متعال به آن موجود، مرحمت فرموده است؛ بنابراین جنس حمد و یا همه حمدها از هر کسی و یا در هر کجا صادر شود، مخصوص «اللَّه» است چون او ربّ العالمین است، تمام اصناف و انواع موجودات را او خلق کرده و او روزی می دهد و نیازهای ادامه وجود را پروردگار متعال به آنها مرحمت فرموده است، اگر خیری خوبی فضیلتی در کسی و در چیزی دیده شد حمدِ آن مخصوص پروردگار متعال است.
«مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»
یکی از مسائلی که اسلام آورده و مطالبی که قرآن کریم روی آن خیلی تکیه میکند، مسأله روز پاداش و قیامت است. انسانها در زندگی آزاد هستند. هر کس هر کاری کرد، کرده؛ اما حساب و کتابش روز قیامت با پروردگار متعال است؛ لذا آن روز را روز جزا و حساب میگویند. روزی که هر کسی هر نوع عملی کرده باشد پروردگار متعال پاداش و کیفر مناسب آن عمل را به او خواهد داد؛ لذا مسأله «یَوْمِ الدِّینِ» یعنی روز جزا و حساب در اینجا مطرح شده است.
پروردگار متعال در چنین روزی مالک امر و حکم و نهی و سیاست و تدبیر است. در روز قیامت که روز پاداش و جزاست، همهکاره اوست. امر و نهی با اوست. احدی بدون اذن و اجازه او حق امر و نهی ندارد؛ بنابراین پروردگار متعال، مالک حکم، امر، نهی و تدبیر و سیاست در روز جزا و روز قیامت است. این مربوط به کمالات پروردگار متعال است که «رَبُّ الْعَالَمِینَ» است. او مالک وجود همه جهانیان، همه انواع و اصناف موجودات است. این مربوط به مبدأ است. اما در معاد هم «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» است یعنی همه کاره در آن روز پروردگار متعال است. حق امر کردن و نهی کردن سیاست و تدبیر با پروردگار متعال است. این بخش سوره، مربوط به بیان اوصاف و کمالات پروردگار متعال بود که سِمَت دلیل و برهان برای بخش دوم را دارد.
بخش دوم سوره حمد
«إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»
بخش دوم از اینجا شروع میشود، بارپروردگارا تنها و منحصراً تو را میپرستیم و عبادت میکنیم و تنها از تو استعانت و یاری میجوییم، اینکه در جمله قبل فرمود: «رَبِّ الْعَالَمِینَ» اثبات کرد که همه موجودات وجودشان مِلک پروردگار متعال است، وقتی وجود همه موجودات مِلک پروردگار متعال شد یعنی او وجود به همه موجودات داده است قهراً انسان هم که یکی از آن موجودات مخلوق و آفریده پروردگار متعال است وجودش مِلک و مربوط به پروردگار متعال خواهد بود، وقتی وجود انسان مِلک پروردگار متعال بود به تمام معنای کلمه عبد و بنده او خواهد بود، چون معنای بنده این است که انسانی وجودش ملک دیگری باشد، منتهی در عرف اعتباراً ملک دیگری است، اما در اینجا تکویناً ملک پروردگار متعال است، چون خدای متعال انسانها را وقتی خلق کرد انسان معدوم بود، وجود نداشت، هستی و وجود به او بخشید انسان موجود شد، بنابراین هستی انسانها ملک خداست، همانگونه که هستی همه موجودات مِلک خداست، و همه موجودات به این بیان عبد و بنده پروردگار متعال هستند، بنابراین وقتی انسان عبد و مِلک پروردگار متعال شد تنها باید در برابر او اعتراف کند که من بنده تو هستم و باید در برابر تو بندگی کنم، لذا «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»؛ این مطلب را بیان می کند، و منحصراً عبادت و بندگی مخصوص پروردگار متعال است، هیچ انسانی مجاز نیست در برابر هیچ انسانی و موجودی بندگی کند، بندگی خاص پروردگار متعال است، چون او به انسان وجود داده و هیچ موجودی به انسان هستی نداده و نیازهای ادامه هستی را به انسان نداده است، از این جهت شایسته بندگی و عبادت نیست، تنها و تنها ذات اقدس پروردگار متعال است که این سِمت را دارد، به ما هستی داده و همه نیازهای ادامه هستی ما را تأمین فرموده از این جهت ما به تمام معنی در برابر او بنده هستیم و باید بندگی کنیم و تنها در برابر او هم بندگی می کنیم، و برای ادامه بندگی در برابر تو از تو یاری و مدد می طلبیم،
«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»
یعنی بارپروردگارا ما را به صراط مستقیم هدایت فرما. هر کتابی یک موضوع خاصی دارد، مطالب مطروحه در آن کتاب در ارتباط با آن موضوع مطرح است، قرآن کریم هم کتاب است، خود خدا فرموده: «هذا کتابٌ»، میخواستیم بپرسیم از قرآن کریم موضوع قرآن کریم چیست؟ آیات مربوطه در قرآن کریم حول و حوش چه موضوعی مطرح شده است؟ این سؤال را از آیات میکنیم آیات به ما چنین جواب میدهند؛ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ»[1]در این آیه پروردگار متعال اینگونه بیان فرموده است که قرآن کریم را به منظور هدایت و راهنمایی انسانها نازل کردیم، یک راهی است مخصوص انسانها، ما آن راه را در این قرآن کریم مطرح کردیم و به انسانها اعلام و ابلاغ کردیم. این آیه میگوید موضوع و محور قرآن کریم هدایت انسانهاست، هدف از نزول قرآن این است که آن راهی که مخصوص زندگی انسان است در این قرآن به انسانها اعلام شود، و همه مطالبی که در قرآن کریم آمده مربوط به همین راه و هدایت انسانهاست، لذا در سوره مبارکه حمد اشاره به آن راه میکند، بعد از آنکه میگوید ما منحصراً برای تو عبادت میکنیم و در این راه از تو یاری میطلبیم و کمک میجوییم فرمود: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» ، بار پروردگارا ما را به راه مستقیم هدایت فرما. آن «هُدًى لِلنَّاسِ» یعنی راهنمایی به انسانها، یعنی راهی است مخصوص انسانها، ما قرآن را فرستادیم تا آن راه را به انسانها برسانیم، این آیه شریفه که میگوید: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» اشاره به همان است، میگوید آن راهی که تو در قرآن کریم به همه انسانها مطرح فرمودی بار پروردگارا مرا به آن راه هدایت فرما. آن راه را به من نشان بده.
اهمیت سوره حمد
اهمیت این سوره از همینجاست که آن راه را پروردگار متعال در این سوره مطرح فرموده است. برای رسیدن به هدف مهمترین وسیله راه است، اگر راه درست باشد انسان به هدف میرسد، نادرست باشد از رسیدن به هدف محروم خواهد بود، بنابراین این مقدار این راه از نظر واقعیت دارای ارزش و قدر و منزلت است، گذشته از این پروردگار متعال در بیان این راه و ابلاغ این راه به انسانها از شگردهای خاصی استفاده کرده است، بر همه انسانها روزی پنج بار نماز خواندن را واجب کرده است، و در همه نمازها در رکعت اول و دوم خواندن سوره حمد را واجب کرده است. در رکعت اول و دوم هیچ نماز واجبی اجازه خواندن به غیر سوره حمد نمیدهند، در رکعت اول و دوم هر نماز واجب سوره مبارکه حمد باید خوانده شود، یعنی مجموعاً هر انسانی اعم از زن و مرد، روزی ده بار باید سوره حمد را بخواند، این واجب است، روزی ده بار دقیقاً هر زن و مرد باید نماز بخوانند و در نماز ده بار این سوره را تکرار کنند، یعنی ده بار در برابر عظمت پروردگار متعال بایستند بگویند: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» بار پروردگارا ما را به آن صراط و راه مستقیم هدایت فرما. از آن آیه «هُدًى لِلنَّاسِ»، راهنمایی به انسانها هم فهمیده می شود که راهی است و انسان در طول زندگی باید وارد آن راه شود و از آن راه برود و به هدف انسانیاش برسد. این «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» دایره را تنگتر میکند، یعنی آن راه مخصوص همه انسانهاست، لذا پروردگار متعال بر همه انسانها واجب و لازم کرده روزی ده بار آن راه را از پروردگار متعال طلب کنند و بخواهند، راهی که مخصوص زندگی انسانهاست در این سوره مبارکه مطرح شده است، در غالب این جمله مبارکه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» بار پروردگارا ما را به صراط مستقیم هدایت فرما.
این صراط مستقیم چیست؟ راه هوایی است؟ زمینی است؟ دریایی است؟ مادی است؟ معنوی است؟ چیست این؟ این سؤال را باز هم از قرآن کریم میپرسیم تا ببینیم آیات چه جوابی به ما میدهند. چون سوره مبارکه حمد، روزی ده بار خوانده میشود، به خاطر طولانیتر نشدنش، گفتنِ آن راه در آن مصلحت نبود. اما خدا در اینجا علامتی داده است که معلوم کند صراط مستقیم مال چه کسانی است. اگر انسان بتواند دنبال این علامت برود، میفهمد.
علامت صراط مستقیم
در سوره مبارکه حمد فرموده است: «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»؛ یعنی صراط مستقیم راه کسانی است که مورد اِنعام خدا قرار گرفتهاند. این یکی از علائم و نشانههای صراط مستقیم است. این علامت است، این علامت را ما کجا میتوانیم بدست آوریم؟ باز هم به خود آیات مراجعه میکنیم و میبینیم که پروردگار متعال در یکی از آیات، کسانی را که از طرف خدا مورد إنعام قرار گرفتهاند، معرفی میکند. نتیجه این میشود که این راه، راهِ آنهاست و صراط مستقیم راه آنهاست. خدا در آیهای دیگر فرمود: «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً»؛[2] یعنی کسانی که مطیع فرمان خدا و رسول هستند، با کسانی هستند که مورد إنعام خدا قرار گرفتهاند. کسانی که مورد إنعام خدا قرار گرفتهاند، عبارتند از سلسله جلیلهی انبیا، شهداء، صدیقین و بندههای شایسته خدا.
این آیه بیان میکند که صراط مستقیم، صراط اینهاست؛ صراط کسانی است که مطیع فرمان خدا و مطیع فرمان رسول خدا هستند. اینها راهشان صراط مستقیم است. منِ نمازخوان هم راهم همان است؛ لذا از پروردگار متعال آن راه را میخواهم. این علامت بود؛ اما آن راه چیست؟ تفسیر واضح و روشن آن راه چیست؟ من که مسلمان هستم و دوست امیرالمؤمنین هستم و نماز میخوانم و روزه میگیریم، باید روزی ده بار صراط مستقیم را مکرّر از خدا بخواهم؛ یعنی هنوز آن را ندارم! آن چه چیزی است که نمازِ تنها آن نیست؛ روزهِ تنها آن نیست؛ مسلمان بودن تنها آن نیست. بلکه چیزی وسیعتر از همه اینهاست و همه اینها در دل آن گنجانده شده است.
تفسیر صراط مستقیم در قرآن
از خود قرآن کریم میپرسیم: این صراط مستقیمی که پروردگار متعال به عنوان راه همه انسانها در طول زندگی معرّفی کرده و نمیپذیرد احدی در غیر این راه، زندگی را به آخر برساند، آن صراط مستقیم تفسیرش چیست؟ پروردگار متعال آیاتی نازل فرمود و صراط مستقیم را به طور واضح و روشن تفسیر فرمود. پروردگار متعال آیاتی نازل فرمود و صراط مستقیم را به طور واضح و روشن تفسیر فرمود. فرمود: «وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ »[3] ای انسانها در برابر منِ خدا بنده باشید و بندگی کنید، این است صراط مستقیم. پس به من که خدا میگوید روزی ده بار باید از من بخواهی من تو را وارد صراط مستقیم کنم یعنی من کاری کنم که تو بنده من بشوی بعد از آنکه تو آزاد هستی در برابر من، هر کاری بخواهی بکنی میکنی، محدود به بندگی و عبودیت در برابر من نیستی، لذا ما هر روز باید بخواهیم تا موقعی که صد در صد عبد بشویم در برابر پروردگار متعال، بنابراین این آیه به وضوح تفسیر میکند صراط مستقیم را به بندگی و عبودیت در برابر خدا، با اسم اشاره هم است، «وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ» ای انسانها در برابر منِ خدا عبد و بنده باشید و پیوسته مرا بندگی کنید این است صراط مستقیم، صراط مستقیم یعنی من در برابر خدا بپذیرم بنده هستم تکویناً و بعد مثل بندهها مطیع فرمان باشم، علت اینکه در آیه ای که پروردگار متعال «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ» را توضیح داد اولش فرمود «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ» بحث اطاعت فرمان خدا و رسول صلی الله علیه و آله را پیش کشید این همان سر حلقه حکم عقلی و نقلی بنده بودن است، بنده بودن یعنی اطاعت فرمان، اطاعت فرمان مالک، وقتی خدا هستی به ما داده و مالک هستی ماست و مالک همه آثار و کمالاتی که بعد از هستی دادن در ما ظاهر شده خدا مالک همه آنهاست یعنی مالک خود ماست و ما عبد در برابر او هستیم، موظفیم در برابر پروردگار متعال بندگی بکنیم یعنی هر فرمانی صادر کرد ما هم اطاعت کنیم، امر کرد انجام بدهیم، نهی کرد ترک کنیم، این اسمش بندگی است، لذا آنجا هم فرمود: «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ» کسی که فرمان خدا و رسول صلی الله علیه و آله را اطاعت کرد اینها آنهایی هستند که مورد انعام خدا قرار میگیرند، بنابراین صراط مستقیم طبق تفسیر این آیه شریفه یعنی بندگی و عبادت در برابر پروردگار متعال حتی آن جاهایی که انسان دلش نمیخواهد، انسان مایل نیست اما باید جانب مالکیت پروردگار متعال را مقدّم بدارد و گوش به حرف او بدهد و به دنبال آنکه خودش میخواهد نرود.
آیهای دیگر در تفسیر صراط مستقیم
آیه دیگری داریم در تفسیر روشن از کلمه صراط مستقیم، فرمود: «إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»؛[4]خدا ربّ آفریدگار و بوجود آورنده من و شماست، «فَاعْبُدُوهُ»، نتیجه این میشود که شما باید بنده او باشید و در برابر امر و نهی او بندگی کنید، فرمود «هذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»، اطاعت فرمان خدا و بندگی در برابر پروردگار متعال این است صراط مستقیم، با اسم اشاره نزدیک فرمود این است صراط مستقیم، بنابراین ما در سوره مبارکه حمد ده بار در روز مُلزم هستیم و واجب است بر ما از پروردگار متعال بخواهیم که بار پروردگارا ما را به صراط مستقیم هدایت فرما یعنی کاری کن ما در برابر فرمان خدا بنده باشیم و بندگی کنیم، این صراط مستقیم است، لذا پروردگار متعال در سوره مبارک یس نسبت به پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله اینگونه فرمود:
صراط پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله، صراط مستقیم
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، یس، وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ، إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ، عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ».[5]پروردگار متعال در این آیه کریمه شهادت میدهد که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در صراط مستقیم است، چون عبد است و در برابر پروردگار متعال تنها بندگی دارد از این جهت پروردگار متعال او را گفته در صراط مستقیم هستی، چون معنای صراط مستقیم یعنی عبودیت در برابر پروردگار متعال، لذا پروردگار متعال به منظور تأیید این مسأله در چند جای قرآن کریم لقب تشریفی عبد را به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نسبت داده است و به جای نام بردن ایشان کلمه عبد را به ایشان نسبت داده است، یکی از آن آیات این است، « وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»،[6] اگر شک دارید این قرآنی که بر بنده خودمان رسول گرامی اسلام نازل کردیم از طرف خداست اگر شما میتوانید یک سوره مثل آن و مانند آن را بیاورید، اگر آوردید معلوم میشود کار کارِ انسانهاست نه خدا، اما نخواهید توانست، اینجا کلمه عبد آورده است، از رسول گرامی صلی الله علیه و آله اسم نبرده است. اگر شک دارید بر اینکه پروردگار متعال قرآن را بر عبدش نازل کرده این شهادت از طرف پروردگار متعال است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله با این مقام و عظمت عبد و بنده خداست، که پروردگار متعال این انسان را عبد تربیت فرمود وقتی صد در صد عبد شد او را مأمور کرد که انسانهای آزاد را هم وارد خط بندگی و عبودیت بکند، بنابراین پیغمبر عبد آمد در جامعه با زبان مطالبی که پروردگار متعال برای تربیت انسانها به عبودیت و بندگی نازل کرده بود با زبان خواند و با عمل طرز بندگی را ارائه کرد، با زبان آیات قرآن کریم را میخواند و به گوش مردم میرساند، در عمل هم به عنوان یک انسان همانند سایر انسانها و دارای نیازهای غریضی انسانی تمام تأمین نیازهای انسانی اش را در ظرف و چارچوب عبودیت و بندگی پیاده می کرد، و عملاً به انسانها نشان میداد که انسان و لو انسان است ولی میتواند در چارچوب بندگی و عبودیت تمام کارهای مثبت زندگیاش را انجام بدهد، او غذا میخورد، استراحت میکرد، مریض میشد، جنگ داشت، صلح داشت، ازدواج داشت، خشم داشت، خوشحالی و فرح داشت، تمام اطوار و احوالی که انسانها دارند را داشت، منتهی در چارچوب عبودیت و بندگی طبق امر و نهی پروردگار متعال، لذا ایشان با زبان مردم را دعوت به بندگی میکرد و با عمل نشان می داد که اینگونه، لذا پیغمبراکرم پیغمبر عبدی است که آمده انسانهای آزاد را به خط عبودیت و بندگی و صراط مستقیم دعوت کند،
صراط مستقیم، تنها راه نجات
پس نتیجه میگیریم آیات کریمه قرآن از کلمه صراط مستقیم تفسیری واضح و روشن به دست دادند و آن این است که صراط مستقیم که در سوره مبارکه حمد مطرح شده منظور پروردگار متعال از این کلمه بندگی در برابر خداست، همانگونه که خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله آورنده قرآن در برابر پروردگار متعال بنده بود و بندگی می کرد، لذا پروردگار متعال تأیید کرد و شهادت داد که رسول گرامی صلی الله علیه و آله ما چون عبد است در برابر ما بنده است لذا در صراط مستقیم است، چون پروردگار متعال فرموده: «هُدًى لِلنَّاسِ» قرآن کریم آمده راه را برای همه انسانها، نه انسانهای آن زمان، نه انسانهای این زمان، نه انسانهای آینده، هر کسی انسان است، دین مطرح نیست، بت پرست باشد، ستارهپرست باشد، بیدین باشد، گبر باشد، انسان باشد راهش در زندگی این خواهد بود، لذا آخرین کتاب- کتابِ آسمانی- قرآن کریم است، بعدش دیگر کتاب به عنوان ارائه راه نخواهد آمد، پیغمبر دیگری هم کتاب آسمانی دیگری برای مردم نخواهد آورد، چون آخرین راه را با بهترین و آخرین بیان و اسلوب پروردگار متعال در قرآن کریم مطرح فرموده، این انسانها هستند که این را بخوانند و وارد این خط بشوند، لذا تا روز قیامت که انسان در روی زمین زندگی میکند راهش همین صراط مستقیم است و راه دیگری را خدا امضاء نمیکند و نمیپذیرد، هر راهی در برابر صراط مستقیم باطل و لغو اعلام شده است، یک راه بیشتر وجود ندارد، آن راه را هم قرآن کریم آورده به عنوان صراط مستقیم، دلیل اینکه بر همه واجب است همین راه را بپذیرند و به دنبال این راه بروند و راه دیگری اختراع نکنند تأسیس نکنند همین است که هر انسانی اعم از زن و مرد روزی ده بار این راه را باید بخواهند، اگر کسی هم نماز نخواند و این راه را نخواند حکم دیگری در اسلام برایش هست، یعنی همه انسانها یک راه دارند و آن صراط مستقیم یعنی بندگی در برابر خداست، اهمیت سوره مبارکه از این نقطه است، راه همه انسانها که انسانها را به هدف خلقت انسان میرساند در این سوره مبارکه بیان شده است. امیدواریم پروردگار متعال توفیق عنایت کند ان شاء الله مطالب دیگری را که مربوط به این مسأله است محضر برادران و بینندگان عزیز عرض کنم ان شاء الله، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
تفسیر سوره حمد، پخش شده از سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه ۴