متن جلسه درس اخلاق
صبر
قرائت[1] آیات مبارکه سوره رعد (20 – 24)
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لاَ یَنْقُضُونَ الْمِیثَاقَ* وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَاب* وَ الَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَ عَلاَنِیَةً وَ یَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ* جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ الْمَلاَئِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بَابٍ* سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ*
موضوع بحث: صبر
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبیالقاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیة الله فی الأرضین.
ملائکه در آخرت قابل دیدن هستند
«وَ الْمَلاَئِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بَابٍ، سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ». ملائکه در دنیا برای نوع مردم دیده نمیشوند، امّا در بهشت ان شاء الله دیده میشوند، چون اگر دیده نشوند سلام و علیکشان اثری ندارد، به صورت مورد پسند انسانها دیده میشوند، «مِنْ کُلِّ بَابٍ»[2]یعنی از هر دری که هست و کسی وارد میشود و خارج میشود اینها هم از آنجا میآیند سلام و سلامتی برایشان میآورند.
صبر؛ زمینه اطاعت فرمان
ملائکه میگویند این بساط آمدن به بهشت شما و سلام کردن و دعا کردن برای سلامتی شما مال یک چیز است؛ «بِمَا صَبَرْتُمْ »[3]. نمیگویند به خاطر اینکه نماز خواندید، به خاطر آنکه روزه گرفتید، به خاطر اینکه حج کردید، بلکه «بِمَا صَبَرْتُمْ»، صبر معدن همه اینهاست، اگر صبر نباشد نماز نمیخواندید، چه کسی صبح بهار که شبها کوتاه است پا میشود نماز بخواند!؟ صبر میخواهد. چه کسی تابستانهای گرم روزه میگیرد؟ صبر میخواهد. چه کسی آن وقتها در قدیم راه دور و گرما که هیچ امکاناتی نبود مکّه میرفت؟ صبر میخواهد. تمام اطاعتهای فرمان خدا صبر میخواهد. افراد چون در تمام مواردی که اطاعت لازم است، صبر به خرج دادند و عمل کردند چنین مزدهایی به آنها میدهند، «بِمَا صَبَرْتُمْ» ما نوکر شماییم سلام میکنیم، اینجا هم جای شماست، ما پذیرایی میکنیم؛ بنابراین زمینه اطاعت فرمان و تکامل ایمان کلاً زیر سر صبر است. خدا صبر را هم به همه داده است، کم و زیاد، اما به اندازه تکلیف همه دارند، منتهی صبر تلخ است، آدم دلش میخواهد هر چه میخواهد بشود، صبر نکند، این هم اسباب امتحان خداست، خیلیها یک چیزهایی را میخواهند نمیشود باید صبر کنند، تلخ است، چون تلخ است خیلیها زیر بارش نمیروند یعنی گناه میکنند.
نقش صبر در زندگی مشترک
بنابراین به خصوص ما اگر بخواهیم گناه را ترک کنیم که بهشت برویم بدون صبر نمیشود، خدا گفته است ازدواج کنید، ازدواج نکنید صبر میخواهد، کسی نمیتواند بدون ازدواج گناه نکند، ازدواج هم کردی باز هم صبر میخواهد، همه خانمها که مثل خود انسان نیستند، سلیقهشان، اهدافشان، خواستههایشان، یک جور نیست، اغلب اختلاف هست، زندگی مشترک یک روز دو روز هم که نیست، اختلاف پیش میآید، چه کار باید کرد؟ باید صبر کرد، ولی میخواهی قیچی را برداری نمیشود که، هر روز باید زندگی را قیچی کنی، صبر میخواهد به خصوص زندگی عائلی و خانوادگی زیربنایش صبر است و الّا هر روز باید چماق کشی کنی، اینهایی که ازدواج کردهاند باید حواسشان جمع باشد، باید صبر کنند، تا زن یک حرفی زد که نباید میزند نمیشود درِ گوشش بزنی، نمیشود زد، بزنی که دیگر زن تو نیست، فردا به خانهشان میرود، باید صبر کنی. خدا از مرد صبر خواسته است، چون مرد توان صبرش بیشتر است، عقل دارد، به عاقبت کار فکر میکند هر روز من بخواهم دعوا کنم که نمیشود. مجبور است سکوت کند. صبر نباشد زندگی پا نمیگیرد، فرداست که باید بروند دادگاه خانواده و از هم جدا شوند، دومی هم همین، سومی هم همین، جنس زن همین است، بنابراین از اول ما باید صبر را بیاموزیم، اگر صبرمان کم است زیادش کنیم بعد سراغ ازدواج برویم و الّا روز اول دعوایمان میشود، سر غذا، سر آمد و رفت، سر خواب، سر دیر کردی، شور کردی، شیرین کردی، دعوا راه میافتد، همه اینها را باید صبر کنیم کم کم ان شاء الله درست میشود. «بِمَا صَبَرْتُمْ»، صبر نکنی بچهها از بین میروند، زندگی هم منهدم میشود، پیش خدا هم مسئولیم.
راه تقویت صبر
بنابراین اگر صبرمان کم است باید تقویت بشود، تقویتش با چیست؟ باز با خود صبر است، « واجبات خدا » انجامش صبر میخواهد، « محرّمات خدا » ترکش صبر میخواهد، از اینجا باید شروع بشود، واجب است دیگر، از واجب باید شروع کرد، چون نکنیم نمیشود چون واجب است، با همین شروع از واجب صبر زیادتر میشود، آدم بعد از مدتی میبیند آن صبرهایی که اوایل در برابر حوادث میکرد خیلی خیلی سنگین و تلخ بود حالا به راحتی میآید و میرود؛ بنابراین هر چیزی استمرار و ادامهاش موجب تقویت آن چیز میشود، هم صبر تقویت میشود، هم ایمان تقویت میشود، خیلی چیزها تقویت میشود، یکی از پلههای تکاملی انسان را که گفتهاند ازدواج است مال همین است، آدم صبر میکند ایمانش چاق میشود، اگر صبر نکند خطرناک میشود.
ضرورت صبر در تربیت کودک
فردا بچهها به دنیا میآیند ببینند پدر و مادر با هم دعوا میکنند آنها هم دعوایی میشوند، باید صبر کنید و در حضور آنها داد و بیداد نکنید، اگر هم یک وقت حرف حسابی هست به صورت خصوصی و تنهایی و به آرامی، که بچهها نشنوند، اگر سر و صدا بشنوند یاد میگیرند در آینده آنها هم با زن و بچههایشان دعوا میکنند، در این موارد ما باید صبر کنیم، خیال کنیم که این دنیا هم مال ماست، فضا آزاد است، هر چقدر میخواهیم داد بزنیم، نمیشود. باید صبر کنی، صدا را بکشی پایین بیاوری تا درست بشود ان شاء الله، و الّا بچهها فردا که جان میگیرند از آن دعواهای بزرگ میکنند و باید دادگاه خانواده بروید.
صبر مخصوص طلاب
آقایان طلّاب به خصوص اضافه بر این موارد صبر، یک مورد صبر دیگر هم دارند، که آنها این را ندارند، دیگران، سایر اصناف این صبر را ندارند این مخصوص ما طلبههاست. گاه گاهی چیزهایی پیش میآید، گاهی فتنه است، گاهی غیر فتنه است خُب ما اگر اینجاها صبر نداشته باشیم طرف آنهایی میرویم که نباید برویم چون آنها پول میدهند، پست میدهند، مقام میدهند، آدم اگر درست نشده باشد آنطرف میرود، لذا هر بار که این فتنهها راه میافتد عدّهای از ماها زمین میخورند، آنکه اوضاعش خوب نیست، خانه ندارد، ماشین ندارد، میبیند آن طرف به او میدهند آنجا میرود، صبر نکند میرود البته نه آنجایی که «سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ»، این را دیگر به او نمیدهند چون صبر نکرده است، یک خُرده صبر میکرد از حلال به او میرسید اما رفت و تقویت باطل کرد و از بین رفت، این صبر هم مخصوص ماست، همیشه هم بوده است.
رضا شاه ملعون در فیضیه کلاس قضا زد و ماهی سیصد تومان به طلبهها شهریه میداد، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری رحمه الله سه تومان شهریه میداد، آنوقتها پول کم بود، همه آنجا رفتند بعد هم به دادگستری شاه رفتند و عمّامه را برداشتند و ریشها را تراشیدند!؛ صبر که نباشد این جوری میشود، گفتند بعضیها که رفتند اگر به حَسَب ظاهر میماندند مرجع میشدند، امّا رفتند، اینها مال ماست.
ممکن است این روزها مثلاً ما هم گرفتار یک همچنین امتحاناتی بشویم، حرفهایی در بیاید مثلاً میخواهند یک مجامعی درست کنند، ما را برای این کارهای تبلیغاتی استخدام کنند مثل بعضیها، پول زیادی هم میدهند، پست و مقام هم میدهند، خیلی هم وام میدهند، خیلیها میروند آنوقت دیگر همه درسها از بین میرود، همه فقهها از بین میرود، همه روایات از بین میرود و آدم میرود مروّج و مبلّغ باطل و راه باطل برای دیگران میشود. این هم مال ماست که خیلی باید حواسمان جمع باشد، این عِمامه گذاری خالی اینها را درست نمیکند. باید صبر کرد، باید در برابر تمام تلخیها و مصائبی که در این راه مخصوص ما پیش میآید با صبر جلویش را بگیریم و الّا بیصبری به خرج بدهیم و بعد رفتیم ثبت نام کردیم کار خراب میشود، اینها را باید در ضمن درس خواندن یاد گرفت نمیشود درس را بخوانیم و آخر سر درست کنیم؛ نمیشود.
این امتحانها این وسطها میآید، با صبر قبول میشویم، اگر صبر از ما جدا شد از بین رفتهایم، اکثر ما از بین میروند،گاهی اول کار، گاهی وسط، گاهی آخر، امتحانات مختلف است، شرایط اشخاص مختلف است؛ بعضیها اول، امتحانشان پیش میآید، برای بعضیها وسط پیش میآید، بعضیها هم آخرِسر، سرِپیری پیش میآید، آنجا هم شیاطینی هستند پیرمردها را اصلاح میکنند!!، میبرند این طرف و آن طرف میگویند از ایشان کار برنمیآید اما خودش وزنهای است«أَحَدَ الْعَشَرَةِ الْمُبَشَّرَةِ»[4] است اگر بیاید کارهای دیگر میکند، از این حرفها میآید و کار خراب میشود، همه اینها را ما باید کنار این درسها یاد بگیریم، یاد نگیریم دیگر فرصت نیست، بعد فرصت چیدن ثمرات و نتایج است، آدم دیگر نمیتواند این کار را بکند، الآن آدم گرفتاریهایش سبک است، نفسأمّاره خیلی قوی نشده است، ما احساس زیادی به پول نداریم، الآن اگر درست نکنیم فردا دیگر دیر است، آنوقت میرویم و یک دنیایی را بهم میریزیم، امیدواریم خدای متعال به همه ما صبر مرحمت کند ان شاء الله صبر در برابر معصیت، صبر در برابر بیپولی، صبر در برابر همه تلخیهایی که در دنیا و زندگی دنیا طرف ما میآید، باید با صبر دفاع کنیم و خودمان را حفظ کنیم ان شاء الله.
خدا به همه به اندازه تکلیفشان صبر داده است
خدای متعال هم به همه صبر داده است. کسی نیست که صبر نداشته باشد، کم و زیاد شده است اما کمش به اندازهای نیست که تکلیف نیاید، هر مقدار تکلیف است خدا آن صبر را به همه داده است، و الّا تکلیف را برمیدارد، بنابراین از آن صبر استفاده کنیم همه وظایف را اگر چه تلخند انجام بدهیم، اینها دو تا اثر دارد، یک اینکه وظیفه را انجام دادهایم و دیگر اینکه آدم را میسازد. هر روز هم هست، استمرار هم دارد هر روز کمی اضافه میکنی، هر روز کمها زیاد میشود، «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود»، یک آدم خوب، بزرگ، صبور، متحمّل، باتقوا و همه چی تمام میشود، اما از اول شروع نکنیم از همین قطرهها جمع کنیم، بعد دیگر نمیتوانیم، بعد عوارض زیاد میشود آدم بچهدار میشود، گرفتاریش بیشتر میشود، هزینهاش زیاد میشود، مسائل دیگر پیش میآید، اما الآن فارغ البالتر است، باید اینها الآن درست بشود و الّا الآن را به بازیگوشی بگذرانیم فردا دیگر نمیشود، فردا فتنه که بلند میشود زود میرویم ثبت نام میکنیم و مشغول کار میشویم، حتی بعضی از ماها بهایی شدند!، بله بهایی شدند!، با همین لباس هم گفتند باید بهایی بشوید، تا تبلیغ بشود!، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هر کاری کردند اینها توبه نکردند، لذا اعدامشان کردند. آنها از ما بودند، گفتند بهاییت ماهی صد و پنجاه هزار تومان حقوق میدهند، آن طرفی رفتند، ما چقدر میدادیم؟ سه چهار تومان. عقل است دیگر، میگوید آن بهترست یا این؟ آن طرف میرود، صبر هم که نیست، اگر صبر کند اوضاع خیلی بهتر میشود اما صبر نمیکند، بهایی هم میشود، ارمنی هم میشود، مسیحی هم میشود، همه کار از او برمیآید، یعنی از هر دری که پول در بیاید میرود، نمیگوید این در حرام است، آن در بد است، زشت است، سرش نمیشود دیگر، این در را باید از الآن درست کنیم، نکنیم دیر شده است، فردا با محاسن سفید ما را اعدام میکنند، داشتیم ما علمای محاسن سفید را که اعدام کردند. امیدواریم چنین امتحانی پیش نیاید، اگر هم آمد خدا کمک کند ما صبر به خرج بدهیم منحرف نشویم ان شاء الله، نثار ارواح طیّبه آنهایی که صبر کردند و منحرف نشدند و پروردگار متعال در برگه عمر، زحمات آنها را جبران کرد سه صلوات ختم کنید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
درس اخلاق عالم ربانی حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی اعلی الله مقامه
مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه01/02/1390
[1] - در ابتدای هر جلسه اخلاق آیاتی از قرآن کریم توسط قاری قرائت میشود.
[2] - جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ الْمَلاَئِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بَابٍ( سوره مبارکه رعد آیه 23
[3] - سوره مبارکه رعد آیه 24
[4] - ....قَالُوا: یَا أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ مَا تَقُولِینَ فِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ؟ قَالَتْ: مَعَاشِرَ النَّاسِ وَ مَا عَسَى أَنْ أَقُولَ فِی عَلِیٍّ: کَانَ وَ اللَّهِ سَیِّدَ الْأَوْصِیَاءِ، وَ ابْنَ عَمِّ خَاتَمِ الْأَنْبِیَاءِ، وَ إِمَامَ الْأَتْقِیَاءِ وَ الْأَصْفِیَاءِ، وَ زَوْجَ الْبَتُولِ الزَّهْرَاءِ، وَ سَیْفَ اللَّهِ الْمَسْلُولَ عَلَى الْأَعْدَاءِ، أَمِیرَ الْبَرَرَةِ، وَ قَاتِلَ الْکَفَرَةِ، وَ أَحَدَ الْعَشَرَةِ الْمُبَشَّرَةِ، أَقْدَمَکُمْ جِهَاداً وَ أَسْبَقَکُمْ اجْتِهَاداً، حَلِیفَ السَّهَرِ، وَ مَعْدِنَ الْفِکْرِ، مُشَیِّدَ الدِّینِ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ، الْأَنْزَعَ الْبَطِینَ الْمُعَقَّلَ الرَّکِینَ، الْقَوِیَّ فِی دِینِ اللَّهِ، الْقَائِمَ بِأَمْرِ اللَّهِ. (أربعین حدیث (للرازی) ؛ ص93