حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ
اهمیت عزاداری ایام محرم و صفر
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبیالقاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیة الله فی الأرضین.
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی جَاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شَایَعَتْ وَ بَایَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً.
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ وَ عَلَیْکَ مِنِّی سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ (وَ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِکُمْ) السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
بقاء دین منوط به امام حسین ع
روایتی است از پیغمبر اکرم نقل شده است مضمون آن با اعتبار سازگار است، روایت این است که «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ».[1]
امام حسین صلوات الله و سلامه علیه نوه پیامبر عظیم الشأن اسلام است. هسته وجودی او از آن شخصیت عُظمی نشأت گرفته است و اما این که پیغمبراکرم از امام حسین است - با این که زمان امام حسین مؤخر است و همه شئون زندگی و حیات او بعد از خاتم انبیاء است - منظور از این بیان این است که دین و شریعتی که خاتم انبیاء توسط وحی از طرف پروردگار متعال برای انسانها آورد، بقاء آن منوط به امام حسین است. اگر خون امام حسین نبود، شهادت ایشان نبود، امروز از اسلام تشیّعی هیچ اثری باقی نبود.
بقاء اسلام به کعبه و بقاء تشیع به امام حسین ع
امام صادق صلوات الله و سلامه علیه فرمودند: «مادامی که کعبه برپاست اسلام برپاست.»[2]
اسلام به معنای اعم از شیعه و سنی، چون آنها هم کعبه را قبول دارند. تا کعبه سرپا است مردم میروند برای طواف اسلام جان میگیرد، باقی میماند، مردم توجه بیشتری پیدا میکنند؛ اما اسلام به معنای تشیع که از طریق امیرالمؤمنین صلوات الله و سلامه علیه در جهان منتشر شد بقاء این با کعبه نیست، چون خود کعبه امروز دشمن تشیع است؛ یعنی آنهایی که حافظان کعبه هستند، آنهایی که کعبه در اختیار آنها است، آنهایی که متولی کعبه هستند اینطوری هستند.
حفظ اسلام به معنای شیعه منحصراً از طریق خون مقدس امام حسین و شهادت ایشان، امروز باقی است و تا آخر هم همینطور است. هیچ راه دیگری این اسلام را حفظ نمیکند الا زنده بودن خون امام حسین، برافراشته بودن پرچم امام حسین و تمام کارهایی که مربوط به شهادت و فداکاری امام حسین است. این حافظ خط تشیع تا امروز بوده است و از امروز تا به بعد، لذا این را باید به عنوان حافظ اسلام، همه شیعه روی آن کار کنند، حفظ کنند.
تک تک افراد در حفظ عزاداری مسئولند
این برای یک فرد نیست، هر کسی شیعه است از این خون بهره برده است، مدیون این خون است، باید جواب پس بدهد، باید آن را حفظ کند، باید یک کاری کند. با فکر خودش، با زبان خودش، با قلم خودش، با وجودش، با پول خودش، هر نعمتی که خدا در اختیار او قرار داده است از این استفاده کند این پرچم را حفظ کند چون شیعه برای ما نیست، برای بعدی ها هم است، ما امروز از این خون استفاده کردیم مسلمانِ شیعه شدیم، خب بعدیها هم باید شیعه باشند، بخواهیم بعدیها هم شیعه بشوند و این اسلام واقعی منتقل به آنها بشود باید این پرچم خون امام حسین برای بعد هم برافراشته بماند، لذا هر کاری که باعث میشود این خون زنده باشد، کهنه نشود، اسم آن سر زبان باشد، فکر مردم متوجه او باشد، عشق و علاقه مردم به طرف او برود باید انجام بدهد، کتاب بنویسند، بگویند، عزاداری کنند، پول خرج کنند، زیارت بروند، هر کاری که نتیجه آن حفظ و زنده بودن این خون است به عهده شیعه است که این کار را بکند.
روشنفکران بزرگترین دشمن امام حسین ع
یکی از خطرات موج روشنفکری که از غرب آمده است و میخواهد ریشه تشیّع را بکند همین ضدیت با شهادت امام حسین است. اگر ریشه این قطع بشود دیگر ما تشیع نداریم بنابراین یکی از آفتهای بسیار عظیم این برنامه روشنفکری است. روشنفکر این چیزها را قبول ندارد. خُب حرفهای مزخرف میزنند.
بنابراین وظیفه ما است که اسلام و تشیع و ولایت را باور کردیم و مغز ما عجین با مسأله ولایت شده است هر کجا هستیم باید سعی کنیم این خون آنجا زنده باشد. روستا است، شهر است، هر کجا است، زبان ما، فکر ما، دست و قلم ما باید کاری بکند که مردم آنجا دور این پرچم جمع بشوند. جمع بشوند مجلس تشکیل میدهند، عزاداری میکنند یک کسی هم بالا میرود و صحبت میکند؛ قرآن را مطرح میکند، از پیغمبر اکرم و سایر حضرات معصومین حدیث و روایت مطرح میکند؛ مردم را به کتاب الله و عترتی دعوت میکند و آشنا میکند. این نتیجه این خون است. چیزهایی که در غیر آن مجالس مطرح نیست آنجا مطرح میشود.
مراجع و علماء پیشگامان عزاداری
سنی ها امام حسین ندارند لذا وقتی نماز تمام میشود به جای اینکه بنشینند یک چیزی، قرآنی، حدیثی، بخوانند بلافاصله فرار میکنند؛ اما شیعه اینطور نیست. حتی در گذشته نه چندان دور در همین حوزه علمیه قم مرحوم آقا شیخ عبدالکریم قبل از شروع درسشان آقا شیخ ابراهیم صاحب زمانی روضه میخواند و بعد ایشان درس را شروع میکرد. مرحوم میرزای بزرگ، مرحوم بحرالعلوم هم همینطور بودند. آن آقا شیخ حسین نجف اول ابتدا درس چند تا خط از نهج البلاغه و بیانات مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام را میخواند، دلها که متوجه حضرت میشد بعد درس را شروع میکردند؛ یعنی حوزه های علمیه ما هم نتیجه خون امام حسین است.
نجف، کربلا، کاضمین، سامره، اینجا(قم)، مشهد، هر کجا حوزهای است و عدهای دارند میروند درس تشیّع میخوانند، این گرو خون مقدس امام حسین است که اگر امام حسین و شهادت او نبود این حوزهها وجود نداشت.
همه ی وجود ما مدیون امام حسین ع
بنابراین بر همین حوزهها هم به عنوان حوزه تشیّع فرض و لازم است با تمام وجود این خون را حفظ کنند و عزاداری کنند نه به عنوان عادت جاریه، بلکه به عنوان این که به این خون پیغمبر اکرم نظر دارد، به این خون امیرالمؤمنین نظر دارد، از همه بالاتر خدا نظر دارد. این برنامه را خود خدا تنظیم کرده است، دیده است جز این چیزی حافظ شیعه نیست لذا این افتخار را امام حسین نصیب خودش کرد و این برنامه را با همه این مشکلات پیاده کرد.
بنابراین همه اینها طرفدار هستند ما هم باید طرفدار باشیم، درس ما، لباس ما، شغل ما، همه اینها رهین منت خون امام حسین است و باید قدردان باشیم، همانگونه که روی قرآن و حدیث کار میکنیم و مردم را به کتاب و عترت هدایت میکنیم، یکی از مسائل کتاب و عترت هم همین امام حسین است، این هم را هم باید روی آن کار کنیم، نکنیم حوزه از بین میرود.
حوزه بدون این، حوزه نیست از بین میرود، فوراً روشنفکری نفوذ میکند و یکدفعه آدم میبیند در خود حوزه افرادی طرفدار الحاد میشوند، اما اگر امام حسین باشد این عقیده و ایمان محفوظ میماند. این سد بزرگی است از برای نفوذ روشنفکری که از غرب الحادی به طرف کشور ما سرازیر شده است و دارد مقاومت کند و الّا از بین میرود لذا این مسئله را باید جدی گرفت به عنوان نعمتی بسیار بزرگ، به عنوان تجلیل و احترام گذاشتن فراوان و عظیم نسبت به امام حسین و یاران ایشان که این پرچم را برافراشتند این کار را باید بکنیم، نه با مسائل عاطفیِ مختصر، نه، با این دید که همه چیز ما زیر سر این پرچم است. حوزه ما، علم ما، تقوای ما، دین ما، مرجعیت ما، رهبریت ما، هر چه داریم، همه زیر سر این پرچم است.
ولایت مدیون خون امام حسین ع
خب دیدیم مرحوم امام رضوان خدا بر او ایام عاشورا آقای کوثری را دعوت میکرد و روضه میخواند. مقام معظم رهبری هم دو نوبت عزاداری دارند، هم ایام محرم، هم ایام فاطمیه و به این کار افتخار میکنند، این برای این است که اینها فهمیدند هر چه دارند زیر سر این است.
رهبریت ما، مرجعیت ما، حوزههای ما، دین ما، تقوای ما، سلامت ما، قدرت ما، وحدت ما، این است که ما تا امروز توانستیم در مقابل این همه دشمن و دشمنی بایستیم، برای همان عشق و علاقه به امام حسین و شهادت امام حسین است که ولایت ما هم آنجا زنده میشود.
حافظ ولایت امیرالمؤمنین هم خون امام حسین است، در رأس تشیّع ولایت امیرالمؤمنین قرار گرفته است، ولی حافظ آن خون امام حسین است. اگر نسلهای بعد دست آنها متصل میشود به این ولایت، زیر سر امام حسین است. بنابراین هرچه عزاداری او با اخلاصتر، زیر سایه تقوا برگزار بشود اثر آن بیشتر است. جامعه را عوض میکند، افراد را عوض میکند، انسان را دعوت به اطاعت فرمان خدا در قرآن و در احادیث میکند. همه اینها از آثار بسیار گرانقدر شهادت و خون مقدس امام حسین است. این را سرسری نمیشود گرفت، با اغراض مادی نمیشود این را آلوده کرد، یک چیز عظیم و عجیبی است.
عزاداری امام حسین ع، عبادت بسیار بزرگ
این یکی از عبادتهای بسیار بزرگ و مؤثر است، خاتم انبیاء گریه کرده است، امیرالمؤمنین گریه کرده است، اما حسن گریه کرده است، صدیقه طاهره گریه کرده است، همه حضرات معصومین گریه میکردند، مردم را دعوت به عزاداری میکردند. میگفتند بروید زیارت کنید و همه چیزهایی که در ارتباط با این خون است لذا تشویق میکردند عیب ندارد بروید و الّا قبر حضرت را شخم زدند و کشاورزی کردند، نگذاشتند اثری از قبر باقی بماند تا کسی نفهمد کجاست تا زیارت بروند اما در عین حال همین عزاداریهای پراکنده در اطراف، زیر سقفها و تحت ستر و پرده این خون را دوباره حفظ کرد و بیرون آورد.
بنابراین این یکی از وظائف بزرگ ما شیعه بخصوص روحانیت تشیّع است. روحانیت شیعه دارد هر چه دارد زیر سایه خون امام حسین است، این را باید اینطوری قبول کنیم، باور کنیم و الّا نعمت بزرگ خدا را کوچک تلقی کردیم و این ناسپاسی است و تهدید گرفتن نعمت در انتظار ما خواهد بود.
بنابراین هر کسی هر کجا هست یکی از وظائف عمده او این است که این خون را نگهدارد، حرفهایی که مربوط به نگهداشت و احیاء این خون است را یاد بگیرد و بزند و بنویسد و خودش عملا انجام دهد.
طلاب روز عاشورا دسته راه میانداختند میگفتند مرحوم حاج شیخ - رضوان خدا بر او - هم پیشاپیش دسته گِل به سر و صورت میمالید و حرکت میکرد. این وظیفه است، مرجعیت خیلی بزرگ اما در مقابل این خیلی کوچک است، باید مرجعیت آن را حفظ کند تا خودش حفظ بشود، حافظ مرجعیت و تمام تأسیسات و تشکیلات زیر سر آن است، اگر انسان خوب فهمیده باشد این کار را میکند و الا مشکلات برای او ایجاد میشود.
فلسفه زیارت عاشورا
بنابراین یکی از وظائف عبادی بسیار بزرگ که حتماً باید زیر سایه تقوا و اخلاص برگزار بشود مسأله عزاداری است، امام باقر صلوات الله و سلامه علیه برای حفظ این خون زیارت عاشورا انشاء فرمودند. مطالب لازمه را در دو جبهه آنجا مطرح فرمودند، اظهار لعنت، بیزاری، دشمنی، نسبت به قتله، نسبت به ظلمه، نسبت به کسانی که به هر نوعی کمک کردند به ریختن خون امام حسین حتی آن کسی که نعل زد به اسب اینها لعنت میفرستد، میگوید مردم باید از اینها بیزاری بجویند، از اینطرف به آنهایی که شهید شدند، رأس شهدا بودند و همه کسانی که در این جریان نوعی کمک داشتند، به همه اینها درود و صلوات و تحیت میفرستند، انواع و اقسام خیر و برکت مادی و معنوی برای آنها آرزو میکنند.
این تابلویی است که امام باقر صلوات الله و سلامه علیه - در حالیکه خودشان در صحنه کربلا حدود چهارساله بودند - برای حفظ و نگهداشت این خون مطرح فرمودند و تشویق کردند. خواندن آن خیلی مهم است، بخصوص آثار زیادی در طول تاریخ بر خواندن زیارت عاشورا با اخلاص و ارادت مترتب شده است.
اینها همه از طرف خدا برای خاطر این است که آدمها بفهمند خدا طرفدار این خون است، علاقه دارد به این که درباره این خون عزاداری کنند، گریه کنند، پول خرج کنند، وقت صرف کنند، هر کاری انجام میگیرد خدا دوست دارد علاقه دارد لذا آن نتائج را بر این کارها مترتب میکند.
شفاء و حل مشکلات با توسل به امام حسین ع
به برکت همین توسل به امام حسین صلوات الله و سلامه علیه خیلی از بیماریها را خدا شفا داده است، خیلی از گرهها و مشکلات را باز کرده است، بن بستهایی را برای آن راه بیرون شد فراهم کرده است. حتی حضرات معصومین هم خودشان دست به دامن امام حسین میشدند، در روایت است امام هادی صلوات الله و سلامه علیه موقعی بیمار شدند، به یکی از شیعیان در سامرا پول دادند گفتند برو کربلا کنار مرقد مطهر امام حسین دعا کن خدا من مریض را شفا بدهد. آن شخص گفت: آقا خود شما هم مثل امام حسین هستید، شما امام هستید، چطور میگویی بروم آنجا!، فرمودند: «خدا خواسته است که مردم بروند آنجا دعا کنند و خدا مستجاب کند»،[3] چون خدای متعال در مقابل این شهادت چهار امتیاز به امام حسین داده است، یکی استجابت دعاست، بنابراین او هم مردم را حواله به آنجا میداد که مردم بفهمند او امتیاز دارد و در مشکلات بروند آنجا دعا کنند، آنجا زنده بشود رفت و آمد بشود متروکه نشود، مثل کعبه است.
فلسفه زیارت امام حسین ع
کعبه باید مردم بروند، باید مردم آنجا را خالی نگذارند، همیشه آنجا طائف داشته باشد، حتی وظیفه حاکم اسلامی این است اگر روزگاری مسلمانها پول نداشتند حج بروند، واجب است از بیت المال مسلمین عده زیادی را بسیج کند بفرستد بروند آنجا طواف کنند، باید طواف بشود، خدا این را ساخته است که مردم بیایند در اثر آمدن یک مسائلی پیش بیاید در اسلام.
امام سجاد صلوات الله و سلامه علیه روزگاری که حجاج کم بودند قبل از ایام حج این بردههای سیاه ارزان قیمت را به تعداد زیاد میخرید تا حدودی که اینها میتوانستند تربیت بپذیرند اینها را تربیت میکردند بعد با خودشان اینها را مکه و عرفات و منا و سایر جاها میبردند تا آنجا را شلوغ کنند. مردم ببینند جمعیت زیاد است، به همین منظور این بردهها را میخریدند، تربیت میکردند و آنجا میبردند، بعد از برگشتن از ایام حج هم سرمایهای به اینها میدادند و اینها را در راه خدا آزاد میکردند. همانگونه که مکه همیشه باید طائف داشته باشد.
امیرالمؤمنین صلوات الله و سلامه علیه در این آخرین وصیت خودشان در این نهج البلاغه این عبارت را دارند، مواظب حج باشد اگر ترک کنید« لَمْ تُنَاظَرُوا»[4] خدا به شما در شمول عذاب مهلت نخواهد داد، اینطوری است.
آن محور اسلام است به معنای اعم، امام حسین هم محور اسلام به معنای اخص شیعه است، تشیّع با اینجا اسلام میشود، اسلام به معنای اعم هم با مکه، لذا در روایت است وقتی پروردگار متعال میخواهد روز عرفه دعای حجاج را مستجاب کند اول آنهایی که روز عرفه در حرم امام حسین هستند برای آنها را مستجاب میکند بعد آنها را،[5] این مزیت را هم خدا حفظ میکند و هم حضرات حفظ کردند.
بنابراین این مسئله عزاداری امام حسین یک چیز ساده عادی نیست، مسئله آن خیلی مهم تر از اینها است، ما هم باید با این دید تلقی کنیم، با این دید ببینیم، هر کاری مربوط به آن است عبادت تلقی کنیم و با اخلاص انجام بدهیم اثر آن بیشتر خواهد بود.
اصلاح فسّاق در عزاداری امام حسین ع
عزاداری یگانه عاملی است که همه طبقات را در خط اسلام و تشیع میآورد. آدم کش، دزد، معتاد، بینماز، روزه خور، هر کسی با هر نجاستی، ایام عاشورا لباس سیاه میپوشد و میآید در این خط وقتی دوره تمام میشود عدهای از آنها در تور امام حسین گیر میکنند، توبه میکنند، برمیگردند اهل نماز میشوند، اهل روزه میشوند، دوباره سال بعد آسیاب به حرکت درمیآید عدهای را (وارد میکند). مسجد این قدرت را ندارد، قرآن خودش ظاهراً این قدرت را ندارد. قرآن هست میروند دنبال کارهای خودشان کسی گوش نمیدهد اما این خون امام حسین یک طوری است همه آن اراذل و اوباش را طرف مسجد میآورد، طرف قرآن میآورد ، طرف نماز و روزه میآورد. این هنر برای او است، لذا پروردگار متعال دستور داد که باید با فجیعترین طرز شهید بشوی تا اثر آن در نفوس قوی بشود، اگر ساده شهید میشد اثر نداشت، عظمت ایشان هم همین بس که برنامهای به این خطیر را پذیرفت و انجام داد.
بهترین روش عزاداری
بنابراین او انجام داد و نقد بر ماست که این آثار را زیر سایه این خون حفظ کنیم، بنابراین این رسمی که در شیعه جاری است بسیار بسیار رسم پسندیده و اسلامی و عبادی است، شبهای جمعه روضه دارند، اول ماهها روضه دارند، نمیدانم نیمه ماه را، اینها تمام بهانههایی است که مردم دور همدیگر جمع بشوند و اسم امام حسین و مصیبت امام حسین و سایر مطالب هم زیر سر این مسأله پیاده میشود، حتی در روستاها. امروز همه روستاها ایام عاشورا را عزاداری میکنند اما از مسائل اصلی اسلام خیلی خبر نیست، اما این آنجا رفته است، زیر سایه همین شیعه هستند اینها، به برکت همین خون همه آنها شیعه هستند.
بنابراین این مسأله مسألهای است بسیار مهم و باید ما با دید بالاتری نگاه کنیم، مسأله کوچک تلقی نکنیم، یعنی حافظ من، حافظ لباس من، حافظ دین من این است. من مرجع حافظ مرجعیت من این است، حافظ پولهایی که میگیرم و میدهم این است، این را باید اینطوری ما بفهمیم، دیگران همینطور، لذا امام رضوان خدا بر او این را خوب فهمیده بود، فرمود هر چه ما داریم به برکت محرم و صفر است یعنی خون امام حسین. وحدت ما، دور همدیگر جمع شدن ما، کمکهای ما همه زیر سر پرچم امام حسین است.
امیدواریم خدای متعال به همه ما توفیق مرحمت کند هرکسی به اندازهای که خدا توان و امکان به او داده است سعی کند در طول زندگی کنار وظیفهای که دارد انجام میدهد این را هم داشته باشد و هم خودش و خودشان بهرمند بشوند و هم منتقل بشود به نسلهای آینده، این بچه ها باید کنار ما یاد بگیرند این مسائل را، باید دست آنها را بگیریم بیاوریم در عزاداریها، در دستهجات، اینها هم از بچگی آشنا بشوند با صداها، با این لباسها، با این عزاداریها که ما وقتی از دنیا رفتیم خود این مثل ما حرکت را شروع کند.
بنابراین مسئله بسیار مهم است، خدای متعال پاداشها و ثوابهای خیلی خیلی عظیم و جزیل وعده داده است و جا هم دارد چون آثار خوب آن خیلی زیاد است، آثار مادی و معنوی آن خیلی گسترده و خیلی فراوان است، هرچه خدا وعده بدهد باز کم است، چون برای یک زمان نیست، برای یک مکان نیست، برای آن زمان برای تا آخر زمان است، برای آن مکان تا آخرین مکان است، برای همه انسانها است، کلید سعادت زندگی مادی و معنوی انسانها در گرو خون مقدس امام حسین صلوات الله و سلامه علیه است بنابراین این را باید این دید نگاه کنیم و الا چیز بسیار بزرگی که خدا بزرگ میشمارد را ما کوچک تلقی کردیم.
امیدواریم خدای متعال توفیق مرحمت کند بتوانیم به همه وظائف من جمله این وظیفه خطیر هر روز که میرود جلو بیشتر و بیشتر انجام وظیفه کنیم ان شاء الله.
امیدواریم پروردگار متعال همه ما را جزو عزاداران امام حسین حساب کند ان شاء الله و در سایه این خون با کتاب و عترت هم آشنا بشویم، با تقوا آشنا بشویم حرکت به طرف تکامل هم شروع بشود ان شاء الله.
نثار روح مقدس امام حسین صلوات الله و سلامه علیه و همه شهداء کربلا و همه کسانی که خون دادند و شهید شدند برای حفظ این خون و شهادت و امام شهداء سه صلوات ختم کنید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
درس اخلاق سالک الی الله حضرت آیت الله خوشوقت ره برگزار شده در شهر مقدس قم
[1]. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاطِ. (کامل الزیارات، ص53)
[2]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یَزَالُ الدِّینُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْکَعْبَةُ.(کافی؛ ج4؛ ص271)
[3]. أَبُو هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیُّ قَالَ: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ع وَ هُوَ مَحْمُومٌ عَلِیلٌ فَقَالَ لِی یَا أَبَا هَاشِمٍ ابْعَثْ رَجُلًا مِنْ مَوَالِینَا إِلَى الْحَائِرِ یَدْعُو اللَّهَ لِی فَخَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ فَاسْتَقْبَلَنِی عَلِیُّ بْنُ بِلَالٍ فَأَعْلَمْتُهُ مَا قَالَ لِی وَ سَأَلْتُهُ أَنْ یَکُونَ الرَّجُلَ الَّذِی یَخْرُجُ فَقَالَ السَّمْعَ وَ الطَّاعَةَ وَ لَکِنَّنِی أَقُولُ- إِنَّهُ أَفْضَلُ مِنَ الْحَائِرِ إِذْ کَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ فِی الْحَائِرِ وَ دُعَاؤُهُ لِنَفْسِهِ أَفْضَلُ مِنْ دُعَائِی لَهُ بِالْحَائِرِ فَأَعْلَمْتُهُ ع مَا قَالَ فَقَالَ لِی قُلْ لَهُ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَفْضَلَ مِنَ الْبَیْتِ وَ الْحَجَرِ وَ کَانَ یَطُوفُ بِالْبَیْتِ وَ یَسْتَلِمُ الْحَجَرَ وَ إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِقَاعاً یُحِبُّ أَنْ یُدْعَى فِیهَا فَیَسْتَجِیبَ لِمَنْ دَعَاهُ وَ الْحَائِرُ مِنْهَا.» (کامل الزیارات، ص 274)
[4]. ... اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا..... ( و من وصیة له ع للحسن و الحسین ع لما ضربه ابن ملجم لعنه الله، نهج البلاغة، ص422)
[5]. . قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَتَجَلَّى لِزُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَاتٍ وَ یَقْضِی حَوَائِجَهُمْ وَ یَغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ وَ یُشَفِّعُهُمْ فِی مَسَائِلِهِمْ ثُمَّ یَثْنِی بِأَهْلِ عَرَفَاتٍ فَیَفْعَلُ بِهِمْ ذَلِک(کامل الزیارات، ص166)