توبه
سوالاتی درباره توبه
س1: «مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[1]، چه عملی به تبدیل سیئات به حسنات تسریع میبخشد؟
ج: توبه، گناهکار اگر توبه کرد خدا میگوید روی همه گناهان را خط میکشم، به عنوان تشویق که گناهکار زود برگردد و الّا اگر دَر توبه را خدا میبست گناهکار میگفت من که دیگر توبهام قبول نیست ده تا آدم بیشتر میکشم، آیا این خوب است؟! اینجوری میشد.
س2: اگر در مسیر حرکت به سوی خداوند به زمین خوردیم چگونه خودمان را جمع و جور کنیم؟
ج: جمع و جور کردنش با توبه است. بگو غلط کردم دیگر گناه نمیکنم و بلند شو. اگر بخوابی کار تمام شده است. وقتی زمین خوردی بلند شو و توبه کن و راه بیفت. دوباره تصمیم بگیر تا چهل روز پنجاه روز راه میافتی. خوردی زمین دوباره تصمیم بگیر. کمکم کاری میکنی که دیگر تصمیم نمیخواهد و با یک تصمیم تا آخر عمر گناه ترک میشود ان شاء الله.
س3: درست است هر گناه عواقبی دارد، امّا دیگر تحمل عذاب وجدان گناهان گذشتهام را ندارم، چه کنم؟
ج: توبه کن درست میشود. بیخود میگویی. شما یک خزانه درست کردهای و همه چیز را آنجا ضبط کردهای و نگه میداری، (اگر) توبه کنی گناه میپرد و میرود و راحت میشوی. توبه نکردهای که این حرفها را میزنی. دیگر (باید) تصمیم بگیری واجب را انجام بدهی و حرام را ترک کنی آنوقت همه را فراموش میکنی ان شاء الله از حالا به بعد کارهایت درست انجام میگیرد.
س4: اینکه مثلاً قبلا در زمان گذشته گناه کردهایم در این حالت آیا الآن سرزنش کردن خودمان مطلوب است یا اینکه باید بگوییم گذشته گذشته است باید به فکر آینده باشیم؟
ج: نه، فقط باید توبه کنی، واجب شرعی است تصمیم بگیرد از حالا به بعد دیگر گناه نکند، این وظیفه است. غیر از این وظیفه نیست دیگر. بعد هم جبران چیزهایی که جبران دارد، نماز نخواندهای باید قضا کنی، روزه خوردهای باید قضا کنی و کفّاره بدهی، مال مردم خوردهای باید پس بدهی. اینها را باید آدم تائب انجام بدهد و الّا توبهاش توبه نیست.
س5: هر چه بود را فراموش کنند؟
ج: بله دیگر، هی در ذهن خود بیاوری فایدهاش چیست؟ تصمیم بگیر از حالا به بعد دیگر گناه نکنی از گذشته هم پشیمان بشوی کافی است، این توبه نصوح است ان شاء الله.
س6: برای اینکه توبه واقعی کنیم چه کنیم؟
ج: تصمیم بگیرید که گناه نکنید. اگر تصمیم نگیرید یا تصمیم ضعیف بگیرید زمین میخورید. توبه واقعی نیست، توبه زبانی میشود.
س7: بعضی از اساتید اخلاق یا بعضی از کتابهای اخلاق هستند که برای اینکه آدم ترک گناه بکند توصیههایی میکنند مثلاً میگویند که اگر مرتکب گناه شدی روزه بگیر یا یک عمل خاصی را برای تنبیه بدن و نفس پیشنهاد میکنند که دیگر مرتکب گناه نشود، این راه را شما تایید میکنید؟
ج: اینها درست نیست، اینها «مِن عندی» است،(یعنی) من درآوردی است. خدا گفته است یکی از واجبات بعد از گناه این است که فوراً توبه کنی. باید توبه کنی نه اینکه روزه بگیری. روزه بگیری و توبه نکنی دوباره گناه میکنی دیگر. فوراً باید توبه کنی، این را خدا توصیه میکند[2].
س8: غیر از اینکه مثلاً توبه میکنی...؟
ج: این غیر را نداریم، بعضیهایشان این را توصیه نمیکنند. نه، هیچکدام از آنها به درد نمیخورد الّا توبه، توبه نکنی کار درست نمیشود. توبه فوراً واجب است. توبه نکنی خودش گناه است، با گناه که نمیشود آدم مشکل را درست کند، توبه را عقب بیاندازی گناه است، باید فوراً توبه کنید.
س9: ما بعد از توبه بدن را تنبیه کنیم چطور؟
ج: بار سوم و چهارم بدن (به تنبیه) عادت میکند، بدن شلاق خور است دیگر. تصمیم بگیری گناه نکنی از همه تنبیهها بهتر است، امّا شیطان میگوید آن تصمیم را نگیر و هی خودت را بزن. اگر بزنی عادت میشود دیگر فایده ندارد.
س10: یعنی بعد از گناه فقط توبه واجب است؟
ج: توبه بعد از گناه واجب فوری است، واجب نیست، واجب فوری است. عقب بیاندازی گناه کردهای.
س11: با توجه به اینکه بعد از گناه توبه یک واجب فوری است از طرفی هم گناه باعث شده دل تیره شود آیا این توبه و استغفار فقط زبانی و لفظی نیست؟
ج: نه دیگر، وقتی آدم به آثار گناه، تهدیدهای الهی نسبت به گناه باور داشته باشد سعی میکند جدی توبه کند و دیگر آن کار را نکند. منتهی باز امکان دارد زمین بخورد چون اوّل کار است امّا توبه واجب فوری است که از گذشته پشیمان شود، استغفار کند و تصمیم داشته باشد گناه نکند. این توبه است.
س12: آیا لازم است برای توبه بدانیم چه گناهی انجام دادهایم؟
ج: لازم نیست، هر گناهی که انجام دادی توبه کن، بعد هم واجب است یاد بگیری گناه چیست که دیگر اشتباهاً انجام ندهی، گذشتهها را خدا میبخشد. اما واجب شرعی است گناهان و واجبات هر دو را یاد بگیریم، اگر یاد نگیریم گاهی واجبات را ترک میکنیم گاهی هم محرّمات را مرتکب میشویم، یکی از واجبات شرعی یادگیری وظائف و تکالیف شرعی است.
س13: در روایت آمده است: «مَا یَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِهِ»[3]، چرا فرد اقرار به گناه کند؟
ج: بعضیها گناه میکنند ولی قبول ندارند گناه است. وقتی قبول ندارد گناه است توبه هم نمیکند. آن کسی توبه میکند که باور کند گناه کرده است و بعد ترک کند، بنابراین کسی که میگوید: نه، این کار من خیلی هم خوب است، توبه نمیکند. آن زن بیحجاب میگوید: زن با حجاب اُمُّل میشود، حجاب مال جنگلیهاست، لذا به گناه اقرار نمیکند، توبه هم نمیکند.
س14: اقرار به گناه چگونه انجام میگیرد؟ یعنی بگوید که خدایا من فلان گناه را کردم؟
ج: بگوید: قبول دارم که گناه است، اعتراف کند که این عملش گناه است.
س15: اینکه مستحب است در آداب دعا و توبه قبل از اینکه شروع کند گناهانش را یکییکی به یاد بیاورد برای خدا بشمارد، این چه اثر تربیتی دارد؟
ج: اثرش این است که ابتهال یرای انسان میآورد، آدم میبیند خودش گناه کرده است شرمنده میشود، لذا بیشتر و دقیقتر توبه میکند تا هیچ چیز نگوید لذا امتیازش زیاد است.
س16: در یکی از جلسات قبل فرمودید که بعضی از گناهان انسان را بیش از شصت سال عقب میاندازد، آنها چه گناهانی هستند و راه علاجش چیست؟
ج: مقصود ماهیت گناه نیست. گاهی ماهیت گناه خیلی بد و سخت است گاهی نه. (به شرایط) طرف (بستگی دارد). آدم به یک کسی ظلم میکند که آن شخص یک شرایطی دارد که اگر این ظلم نسبت به شخصی که فاقد آن شرایط است انجام بگیرد آن اثر را ندارد، این فرد خُرد میشود، ضایع میشود، همه چیزش از دست میرود، امّا آن طوریاش نمیشود، اینها اثر میگذارد.
س17: آیا درست است میگویند که بعضی از گناهان را وقتی انجام دادی تا آخر عمر توفیق توبه پیدا نمیکنی؟
ج: نه، یک چنین گناهی نداریم. هر گناهی شما بکنید درِ توبه باز است. ما دیگر از بتپرستها بدتر که نداشتیم، آدم کشته بودند، دزدی کرده بودند، زنا کرده بودند، هر کاری بگویی کرده بودند. حرامزاده هم بودند امّا آدم خوبی شدند. توبه کنیم درست است. عقل کار کند و انسان را وادار به توبه کند کار تمام میشود.
س18: آیا پس از توبه میتوان به توفیقات سلب شده مجدد دست یافت؟
ج: بله، اگر توبه کردیم نصف قضیه تمام است، نصفش را هم با اطاعت فرمان خداوند مجدد باید فراهم کنیم، اگر من توبه کردم، نماز نخوانم که نمیشود، توبه کردی باید نماز هم بخوانی، روزه هم بگیری، اطاعت فرمان خدا بعد از توبه خیلی از کارها را درست میکند.
س19: اگر گناه کبیرهای را چند سال قبل انجام داده باشیم و الآن توبه کرده باشیم ولی چند نفر از آن گناه مطلع باشند آیا خداوند این گناه را بر دیگران پوشیده قرار میدهد؟
ج: اگر شما واقعاً توبه کردهای و اعمالت در جامعه عوض شده است، دیگران هم میفهمند و فکرشان برمیگردد. امّا اگر برنگردد معلوم میشود شما هنوز برنگشتهاید لذا دیگران از تو هنوز آن باور را دارند و الّا زود فراموش میشود. خدا از اذهان پاک میکند.
س20: آیا با توبه مجازات های اُخروی که نوشتهاند نتیجه وضعی و تجسّم خود اعمال است انجام نمیشود؟
ج: نه خیر، همه چیز دست خداست، بر روی آنها خط میکشد، شما توبه کن و راحت باش، خدا مجسّمه سازی نمیکند.
س21: شخصی که بیش از صد بار گناهی را که مغضوب خداست عالماً و عامداً انجام داده برای توبه و جبرانش موفق میشود؟
ج: دیگر بدتر از کافر که نیست، کافر توبه کند قبول است، اینهمه بتپرستها مسلمان شدند چطور شد؟ درِ توبه به روی همه باز است. اگر خدا میگفت توبه قبول نیست چکار میکرد؟ بیشتر مشکلات فراهم میشد، نکبت گناه اقتضا میکند که خدا برای توبه دَر درست نکرده است. هر کسی میخواهد بیاید بتپرست، کافر، آزاد است خدا قبول میکند.
س22: آثار سوء گناهان گذشته آیا به نحوی قابل جبران هست که این فرد اگر توبه کرد مثل کسی که از اول اصلاً گناهی نکرده است قابلیت رشد داشته باشد؟
ج: گناهان دو جور هستند، گاهی حکم خاصی ندارند. گاهی حکم خاصی دارد مثلاً وقتی توبه کردیباید روزهها را قضا کنی، اینها سر جایش است، امّا میخواهی بدون اینها توبه کنی؛ توبه نیست. آثار سوء سرجایش است، اما اگر شروع کردی به قضا به اندازهای که امکان دارد و از حالا به بعد هم شروع به اطاعت فرمان کردی همهچیز درست میشود ان شاء الله. کاسه مردم را شکستی باید بروی جبران کنی، از این کارها، دَرِ گوش مردم زدهای باید بروی او را راضی کنی. اینها از آثار توبه واقعی است، اما اگر توبه کردی اینها را دست نزدی فائده ندارد.
س23: میگویند این به آن حدّی میرسد که مثل آن کسی که گناه نکرده قابل رشد باشد؟
ج: خدا وجودش برای همه علی السواء است دیگر، همه راه دارند منتهی اگر کسی درست گوش به حرف خدا بدهد حرکت میکند و الّا نه، بنابراین این هم میتواند. آنهایی که آمدند کربلا شهید شدند، همان یک لحظه خوب شدند.
س24: باز هم بین خود همانهایی هم که شهید شدند آن کسی که از اول گناه نکرده بود مقرّب تر است دیگر؟
ج: در آنها اینطور داریم؟!
س25: نمیدانم، حالا هر چه کمتر گناه کرده باشد مقربتر نیست؟
ج: به هر حال غرض این است که اینها فرصت دارند که بیایند کارهایی که نکردهاند را انجام بدهند و لو بهتر از این نمیشد، اینها توبه کردند آمدند و حضرت هم قبولشان کرد.
س26: روایتی از حضرت رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند: هر کس مرتب توبه خود را بشکند« کَالْمُسْتَهْزِئِ بِرَبِّهِ»[4] است، این یعنی چه؟
ج: یعنی همین دیگر. مگر نمیگوید دیگر گناه نمیکنم؟ بعد گناه میکند، یعنی چه؟ اینکه به خدا میگوید گناه نمیکنم راست نمیگوید، جدّی نیست، مسخره است. میخواهی گناه کنی و میگویی گناه نمیکنم!
س27: این قصد بر ادامه گناه مانند استهزاء است یا اینکه طرف بنا بر گناه ندارد و بعد گناه میکند؟
ج: اینکه به خدا میگویی گناه نمیکنم دیگر امّا میخواهی گناه کنی همان استهزاء است.
س28: روایتی نقل کردهاند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَیَّدَ الْمُؤْمِنَ بِرُوحٍ مِنْهُ تَحْضُرُهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُحْسِنُ فِیهِ وَ یَتَّقِی وَ تَغِیبُ عَنْهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُذْنِبُ فِیهِ وَ یَعْتَدِی»[5] ؟
ج: روایت داریم در حال گناه ایمان نیست، آدم موقعی که مشغول گناه است ایمان ندارد، وقتی گناه تمام میشود عقلش سر جایش میآید و آن وقت بر سرش (میکوبد) میزند و توبه میکند. این مال آن ایمانهای ضعیف است که گاهی هست و گاهی نیست، زمان گناه نیست، زمانی هم که گناه نمیکند هست، اما اگر اطاعت فرمان خدا را ادامه بدهد به نقطهای میرسد که ایمان غایب نمیشود و همیشه حاضر است و انسان هیچوقت گناه نمیکند و معصوم میشود.
س29: ما از کجا بدانیم که خداوند توبه ما را پذیرفته است؟
ج: یک علامت خیلی واضح و روشن دارد، هر وقت بعد از توبه دیدی گناه نمیکنی توبهات قبول است، اما اگر گناه میکنی اصلا ًتوبه نکردهای، پس یک علامت روشن و قطعی دارد[6]. توبه کردهای که چه کار کنی؟ گناه نکنی، وقتی شما داری دوباره گناه میکنی، پس توبه نکردهای، لذا قبول هم نیست، اما اگر ترک گناه را بعد از توبه ادامه دادی، علامت این است که توبهات قبول است و گناهان گذشته را هم خدای متعال محو کرده و بخشیده است. هر کسی خودش میتواند حساب کند، ببیند اگر باز هم گناه میکند، توبه نکرده است، اگر گناه نمیکند مسأله را جدی گرفته و توبه کرده است. خدای متعال در قرآن کریم اعلام کرده است: من دو طایفه را دوست دارم، یکی کسانی که اهل تقوا هستند، « فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»[7]، خدا آدمهایی را که گوش به حرف خدا میدهند دوست دارد، یکی هم«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»[8]، آنهایی که هر بار گناه میکنند توبه میکنند خدا اینها را هم دوست دارد، برای این که گناهکاران به سوی خدا بیایند و کمتر گناه کنند.
س30: آیا کسی که گناه کبیره زیادی انجام داده است بعد از توبه میتواند به مقامات بالا برسد؟
ج: چرا نمیتواند؟ او طبق وظیفهاش عمل کند. نمازهایی را که نخوانده است قضا کند، روزههایی را که نگرفته است بگیرد. اگر مال مردم را خورده است پس بدهد، اگر خمس نداده است بدهد، اینها را عمل کند مثل آدمی است که تازه «وَلَدَتهُ اُمُّه»،
س31: آیا در تاریخ نمونهای هم داشتهایم که چنین افرادی به مقامات عالی رسیده باشند؟
ج: نمونه نمیخواهد. چرا نشده است؟ غالب اینهایی که خوب شدند اوّلش که خوب نبودند.
س32: آیا کسی که خیلی گناه کرده اگر تصمیم بگیرد میتواند مانند سلمان فارسی بشود؟
ج: به صورت کلی بله، اگر گناه را کنار بگذارد توبه کند، راه خدا باز است. (خدا) به روی هیچکسی نمیگوید نه. مگر مسلمانان صدر اسلام و زمان پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله همه بتپرست نبودند؟ آیا خدا گفت: چون شما بتپرست هستید، زنا کردهاید، شراب خوردهاید، آدم کشتهاید، نیایید؟! یا اینکه گفت: کشتههایتان هم هیچ، همه را زیر پا بگذارید و بیایید، اینها بدتر از آنها که نیستند، خدا گفته است بیایید، تمام شد. منتهی همت ضعیف است، اما اگر کسی بیاید عمّار میشود، ابوذر میشود، مقداد میشود، مقامش بالا میرود، مگر سلمان زرتشتی نبود؟ در پیری هم موفق شد و شد «سَلْمَانُ مِنَّا».[9]
س33: آیا توبه کردن برای گناهی که چندین بار نسبت به آن گناه توبه خود را شکستهایم و احتمال اینکه دوباره به آن گناه بازگردیم بیش از نود درصد است، این توبه فائدهای دارد ؟
ج: بله، باز باید توبهکنی، چون نکنی باز گناه بیشتر میکنی.
س34: با توجه به اینکه توبه میبایست مناسب گناهی که انسان مرتکب شده باشد، توبه توّابین پذیرفته میشود؟
ج: هر کسی توبه کند توبهاش پذیرفته میشود.
س35: مراد قیام توّابین بعد از شهادت امام حسین علیه السلام است؟
ج: آن گروه اسمشان توّابین است، معلوم نیست که توبه کرده باشند. وقتی امام حسین علیه السلام را به کشتن دادند حالا چه توبهای کردهاند، دیگر امام حسین علیه السلام که زنده نمیشود. باید آنوقت میآمدند و نمیگذاشتند ایشان را بکشند. حالا که کشتهاند، چهار هزار تایشن هم کشته بشوند چه فایدهای دارد.
س36: اخلاق توّابین چگونه باید باشد؟
ج: اخلاق توابین عمدهاش این است که دیگر گناه نکند ان شاء الله. با عمل ثابت کند که من توبه کردهام و الّا توبه کنی و باز دوباره گناه کنی یعنی توبه نکردهای. اخلاق توّابین یعنی کارهایی که سابق باید میکرد و نمیکرد را حالا باید انجام بدهد و کارهایی که سابق انجام میداد و میباید نمیکرد را حالا باید ترک کند، این اخلاقش است. نماز بخواند، روزه بگیرد، دروغ نگوید، به نامحرم نگاه نکند این اخلاق توابین است.
س37: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِیداً ، یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ»[10]، این اصلاح عمل یعنی چه؟
ج: اصلاح عمل دو جور است، یکی گناهان گذشته را اصلاح میکند، لذا در قرآن کریم آمده و در روایت هم آمده اگر انسان از گناهان گذشته توبه کند خدا گناهان گذشته را پاک میکند[11] و به جایش حَسَنات مینویسند، بعد هم که میخواهی عمل کنی چون تقوا داری عملهایت درست از آب در میآید، هم گذشته اصلاح میشود و هم آینده.
س38: در رعایت تقوا گاهی دو سه هفته موفق هستیم امّا به ناگاه در برحهای از زمان در شرایطی زمین میخوریم و دوباره به همین شکل، چه کنیم رعایتمان همیشگی بشود؟
ج: راهش این است که هر وقت زمین خوردی فوراً پا شوی ان شاء الله همیشگی میشود، امّا زمین خوردی بگیری بخوابی از دستت میرود. تا زمین خوردی توبه کن و راه بیفت، این باعث میشود به حدی میرسی که دیگر زمین نخوری ان شاء الله و الّا مبتدی زمین میخورد دیگر، چون نفس غالب است، ولی چارهای نیست. باید وقتی زمین خورد فوراً بلند شود، خدا او را کمک میکند ان شاء الله.
س39: آدم میترسد تا آخر عمرش مبتدی بماند؟
ج: نه دیگر، اگر این را ادامه بدهد نمیماند، مگر اینکه توبهاش درست نباشد که تند تند زمین بخورد.
س40:«فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ»[12]، این آیه شریفه درباره قتل خطایی است، وقتی فرد قتل خطایی میکند این «تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ» یعنی چه؟ مگر کار خطا توبه لازم دارد؟
ج: خُب بله، خطا یک چیزی دارد دیگر. پدر آن فرد را در آوردهای. او را کشتهای. بخواهی به فرمان خدا برگردی باید دو ماه روزه هم بگیری، (آنوقت) کاملاً آثارش حذف میشود.
س41: یعنی توبه اینجا معنای دیگری دارد یا همان است؟
ج: معنایش همان است دیگر، کاری که باید بکنی نکنی، توبه نکردهای. دو ماه روزه میگیری آنوقت آدم میفهمد آدمکشی صرفه ندارد. صلاح نیست. امّا روزه نگیری ممکن است دوباره اقدام (به آدمکشی) کنی.
س42: برای اینکه آن تصاویری که از قبل در ذهن مانده است و گاهی تجسّمش میآید و اذیت میکند از بین برود چه کنیم؟
ج: تصاویر خوب جدید که بیاید آنها میرود آن زیر قایم میشود و دیگر نمیآید. شما سعی کنید اعمال صالحه را به عنوان وظیفه انجام بدهید دیگر تصاویر اینها(اعمال صالحه) بر آنها غالب میشود و فراموش میشوند.
س43: بزرگانی مثل میرزاجواد آقا ملکی رحمه الله و دیگران میگویند گناهان خاص را در ذهنتان یکی یکی به یاد بیاورید بگویید؟
ج: حالا لازم نیست. به آن تفصیل لازم نیست امّا اجمالاً از گناه باید توبه کنیم، واجب شرعی است.
س44: آیا توبه باعث آمرزش کل گناهان میشود یا بعضیهایشان مثل حق الناس باقی میماند؟
ج: توبه قبول است اما اینها وظائف بعدی است. توبه قبول است اما وظائف بعدی این است که مال مردم را خوردهای باید بدهی، نماز نخواندهای باید قضا کنی، روزه خوردهای باید بگیری، اینها را باید مراعات کنی. اگر مراعات نکنی توبه نکردهای، معنایش این است. توبه یعنی دیگر گناه نکنی و این گناه است. پول داری بدهی پول بده. نمازت را میتوانی قضا کنی باید قضا کنی اگر نکنی توبه نکردهای.
س45: تَطَهُّر در کنار توبه و تقوا یعنی چه؟ آیا غیر از آنهاست؟
ج: منظور از تَطَهُّر در آیه همان استعمال آب در إزاله نجاست است،
س46: آیا اول باید ترک گناه کرد و بعد وارد مستحبات شد یا اینکه با توبه و تصمیم جدی همزمان حواسمان به آنها هم باشد؟
ج: این را باید باور کرد که انجام مستحبات با گناه هیچ فایدهای ندارد، این را باید باور کنی. حالا میتوانی گناه نکنی آنها را هم بجا بیاوری فَبِها، نمیتوانی باید همه نیرو را خرج این ترک گناه بکنی وقتی این درست شد بعد آنها را انجام بدهی، اختیار با خود شماست.
س47: آیا درست است که «سُوءَ الْخُلُقِ ذَنْبٌ لایُغفَرُ»؟
ج: بله دیگر، چون (اخلاق بدی است که) ثابت است، آدم نمیتواند دست بردارد و با اخلاقش همه را زخمی میکند و مرتب مرتکب گناه میشود. در اثر همین سُوء خلق از این گناه که توبه کرد یک گناه دیگر انجام میدهد[13] لذا لایُغفَرُ.
س48: در روایت از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که توبه تا زمانی که جان به گلو برسد هم پذیرفته میشود[14]، اما در قرآن کریم فرمود «وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ»[15] آیا این روایت با قرآن قابل جمع است؟
ج: بله، دیگر قرآن تنهاست دیگر. دیگر وقتی آدم دید مرگ آمد وقت توبه هم نیست[16]. توبه آدم باید سالم باشد تا توبه کند. وقتی شرایط مرگ رسید آدم از کار میافتد.
س49: آیا تعارضی بین روایت و آیه است؟
ج: نه.
س50: چه چیزی باعث میشود که آدم در توبه تصمیم ضعیف بگیرد؟ چه موانعی برای توبه است؟
ج: عمدهاش همان عادت است. آدم به گناه عادت کرده است و دلش نمیآید دفعةً تصمیم قطعی بگیرد و دیگر گناه نکند. دلش نمیآید. آن مقدار که دلش میآید و میگیرد پنجاه یا شصت درصد است، چهل درصد را نمیگیرد و از همان چهل درصد زمین میخورد. امّا اگر عادت نباشد جور دیگر میشود. این عادت خیلی مهم است و بعد هم علاقه. آدم به لباسهای بدنش علاقه دارد. اگر در خیابان جلوی شما را بگیرند بگویند:«آقا، لخت شو، لباسهایت را بده»، چقدر تصمیم میگیرید ندهید؟ اینقدر مسأله مهم است که امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ الشَّهِیدِ»[17]، در مقام دفاع از مال اگر کسی کشته شود شهید است یعنی جدی تصمیم میگیرد و از اول نمیگوید بابا ارزش جانم بیشتر از اینهاست، بدهم برود، اینجور نیست. تا میتواند دفاع میکند، چون علاقه دارد. ما علاقهای که به لباسمان داریم به تقوا و دینمان نداریم. این است که آنجا به راحتی زیر پا میگذاریم ولی این را حاضر نیستیم، دعوا میکنیم، میزنیم، میخوریم تا مثلاً فرار کنیم و ندهیم. خدا مرحوم آقای طباطبایی را رحمت کند، ایشان این داستان را نقل میکردند که آن زمانی که روسها آمده بودند و آذربایجان را اشغال کرده بودند اینها (روسها) فقیر بودند، شبها وقتی خلوت میشد در خیابانها میآمدند آدم لخت میکردند. یک شب که از شبهای محرم و صفر بود یک آقای روضه خوانی آخر وقت شب از روضهها به خانهاش برمیگشت. یکی از سربازهای روسی جلویش را گرفته بود که لخت شو، اتفاقاً این آقا در خانه شان رسیده بود. او عبایش را روی زمین پهن میکند و هر چه داشت داخل آن میریزد و به جای اینکه به این سرباز بدهد از دیوار در خانه میاندازد. سرباز روسی میماند چه کار کند. به هر حال آن مقدار که به لباسمان، به پولمان، به دنیایمان، علاقه داریم به دین و ایمان و تقوایمان علاقه نداریم. این علامت این میشود که ما ضعیف تصمیم بگیریم و الّا به اندازه لباسمان تصمیم بگیریم (دینمان) زود نمیدهیم، طول میکشد، مقاومت میکنیم، دفاع میکنیم. این باعث میشود که نوع ما تصمیم به توبه میگیریم زمین میخوریم. ولی چارهای نیست، واجب شرعی است که دوباره، سه باره، چهارباره و آنرا رها نکنیم. بالاخره خدا ببیند ما میخواهیم و راست میگوییم کمک میکند. خدا کمک میکند و توبه واقعی واقع میشود، امّا اگر همین را ادامه بدهیم نمی شود دیگر.
س51: در بعضی از روایات دستوراتی برای زیاد شدن رزق داده شده است، مثلاً ذکر استغفار یا «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[18] ، آیا صحیح است؟
ج: بله، اگر گفتهاند درست است، منتهی آدم عمل کند اثر میبیند عمل نکند نه. نگفتهاند منظور از استغفار استغفرالله است، بلکه توبه از گناه است. اگر توبه کنیم یکی از علل و اسباب روزی فراهم میشود اما اگر گفتیم استغفرالله و گناه هم کردیم؛ گناه توبه را میشکند و باعث محروم شدن از روزی میشود.
س52: حالا آن اذکار لفظی که توصیه شده است آیا تعداد مخصوص دارد یا نه؟
ج: اگر تعداد مخصوص گفتهاند، عیب ندارد.
س53: آیا این درست است که کسی که در ابتدای راه است باید بیشتر ذکر استغفار بگوید و در مراتب بعدی ذکر تهلیل را ادامه بدهد؟
ج: نهخیر، استغفار توبه نیست. توبه واجب است. پله اول انجام واجب و ترک گناه است و عمل برخلاف اینها، توبه لازم دارد. استغفار هم نکنی کافی است. تصمیم بگیری که گناه نکنی کافی است. استغفار یک چیز دیگر است. از اوّل باید با ذکر تهلیل شروع کنیم به حضور پروردگار متعال.
س54: یعنی آن ذکر استغفار هم بعد از تهلیل است؟
ج: لازم نیست، واجب آن توبه است. این یک چیز دیگر است. من بد کردهام آثارش را ببخش.
س55: مگر با صِرف توبه نفرمودید آثار گناهان قبلی از بین میرود؟
ج: نه، بنا شد بعضی از گناهان اثر بعدی داشته باشد. شما اگر چند سال گناه کردهای مثلاً نماز نخواندهای توبه اینها را پاک نمیکند، باید نماز را قضا کنی، روزه خواری کردهای، توبه این را پاک نمیکند، باید اینها روزه را قضا کنی، کفاره آمد باید کفارهاش را هم بدهی، مال مردم را خوردهای باید بروی پس بدهی، اینها جزء تتمیم توبه است، اگر اینها را نکنی توبه نکردهای.
س56: خُب با انجام همینها با استغفار چه چیز را از خدا میخواهیم که پاک کنیم؟
ج: استغفار اضافه است، یک چیز اضافه است، برای پوشش انداختن روی آثار گناهان، لذا گفتهاند هفتاد دفعه استغفار کن، توبه یک دانهاش بیشتر واجب نیست، این اضافه است، اثرش مساعد با توبه است.
س57: آیا برای ذکر استغفار باید گناه خاصی مد نظرمان باشد تا از آن استغفار کنیم؟
ج: نه خیر، از مطلق گناه انسان توبه میکند.
س58: اگر یادمان نمیآید که گناهی کرده باشیم، چه طور؟
ج: بعضیها میگویند همین گناه است. چطور یادش نمیآید؟! بله، ممکن است گناهان خاص را به یاد نیاورد امّا اجمالاً آدم میفهمد که یک کارهایی کرده است.
س59: امیرالمؤمنین علیه السلام در مقابل شخصی که استغفار کرد فرمودند«ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ إِنَّ لِلِاسْتِغْفَارِ دَرَجَةَ الْعِلِّیِّینَ»[19] چرا حضرت این فرد را که استغفار کرده است نفرینش کردند؟
ج: قضیه شخصیه است. لابدّ طرف یک جوری بوده است، یک آدم عوضی بوده است و ایشان میگفت با استغفار هم توبه نمیکند. فقط استغفار میگوید و الّا به طور کلی هر کسی از گناهش برگردد و استغفار کند، توبهاش قبول است و خدا میپذیرد. «ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ» هم لازم نیست، آن شرایط هم لازم نیست. فقط گناه نکند کافی است. آن شخص یک جوری بود، اطلاعات امام درباره او به نوعی بود که میدانست این استغفارش موافق با واقعیتش نیست. یا حرام خور بوده یا زیاد چاق بوده مثلاً از آن راه های حرام لذا این حرفها را به او زده است و الّا توبه خالی کافی است.
س60: بعضی اوقات احساس میکنم که چه در درس و چه در عبادات مورد سلب توفیق قرار گرفتهام، در این موارد چه باید کرد؟
ج: باید دید کی و کجا مرتکب خلاف شدهای، باید توبه کنی ان شاء الله دوباره راه را از سر بگیری.
س61: اگر نداند از کجا خورده است چه طور؟
ج: ممکن است نداند از کجا خورده است باز باید توبه کند. لازم نیست بداند از کجاخورده است. ممکن است خیلی کارها انجام بدهد. اجمالاً باید آن خرابی حال، تمایل زیاد به دنیا، اینها همه علامت این است که یک جایی اشکال پیدا کرده است، اگر مشخص شد فبها و الا اجمالاً باید توبه کند.
س62: کسی توبه میکند بعد از مدتی گناه انجام میدهد باز مجدد توبه میکند این روند ادامه دارد، بعد از توبه تا زمانی که گناه نکرده باتقواست؟
ج: چون توبه آن است که گناه نکند و شما که قصد گناه داری، نمیشود، چون توبه نکردهای.
س63: گناهی را که در کودکی انجام دادهام آیا آثارش را میبینم؟
ج: بله دیگر، اگر توبه نکنی میبینی، اگر در کودکی آن گناه را زیاد کرده باشی برایت عادی میشود و بعداً هم ادامه میدهی آثارش هم ظاهر میشود ولی اگر توبه کنی دیگر انجام ندهی آثار محو میشود.
س64: آیا ممکن است انسان گناهی انجام بدهد و توبه کند ولی تا آخر عمر اثرات معنوی مثل عدم استجابت دعا و غیره باقی بماند؟
ج: نه، اگر راست میگوید توبه کرده است، زمینه اجابت دعا را فراهم کرده است.
س65: اگر شیعه اثنیعشری هم گناه بزرگی مرتکب شود و توبه نکند در عذاب جهنّم معذّب میشود؟
ج: مُخَلَّد نمیشود بلکه مشمول شفاعت میشود و او را بیرون میآورند.
س66: خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ»[20]یعنی چه؟
ج: آدم گناهکار از خدا فاصله گرفته است. به خدا پشت کرده است. باید با توبه به طرف خدا برگردد، این فرار به طرف خداست.
س67: «وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً»[21] یعنی چه؟
ج: از چیزهای دیگر جدا شو و متصل به خدا شو.
س68: امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمودهاند: «وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّهِ»[22]، این کلام با این دو آیه شریفه «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ»، «وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً» چه فرقی دارد؟
ج: از خدا به غیر خدا فرار کردن بد است، از عذاب خدا فرار کن به طرف چیزهای خوب خدا.
س69: این چند عبارت کدامش برای تهییج به سمت بندگی و توبه بیشتر محرّکتر است؟
ج: بسته به میزان ایمان شما دارد، اگر ایمان زیاد باشد فرار زودتر و سریعتر انجام میشود، ایمان ضعیف باشد یواش و کندتر انجام میشود.
پرسش و پاسخ از عارف باللّه حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه
[1] - سوره مبارکه فرقان، آیه 70
[2] - سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عیَقُولُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أُجِّلَ مِنْ غُدْوَةٍ إِلَى اللَّیْلِ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ.(کافی، ج2، ص437)
[3] - کافی، ج2، ص426
[4] - عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: مَثَلُ الِاسْتِغْفَارِ مَثَلُ وَرَقٍ عَلَى شَجَرَةٍ تُحَرَّکُ فَیَتَنَاثَرُ وَ الْمُسْتَغْفِرُ مِنْ ذَنْبٍ وَ یَفْعَلُهُ کَالْمُسْتَهْزِئِ بِرَبِّهِ. (کافی، ج2، ص504)
[5] - دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ ع فَقَالَ لِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَیَّدَ الْمُؤْمِنَ بِرُوحٍ مِنْهُ تَحْضُرُهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُحْسِنُ فِیهِ وَ یَتَّقِی وَ تَغِیبُ عَنْهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُذْنِبُ فِیهِ وَ یَعْتَدِی .... (کافی، ج2، ص268)
[6] - سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً» قَالَ یَتُوبُ الْعَبْدُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ. ( کافی، ج2، ص432)
[7] - سوره مبارکه آلعمران، آیه76
[8] - سوره مبارکه بقره، آیه222
[9] - عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص64)
[10] - سوره مبارکه أحزاب، آیات 70 و 71
[11] - قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ یُوحِی إِلَى جَوَارِحِهِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ یُوحِی إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ اکْتُمِی مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَى اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ. (کافی، ج2، ص431)
[12] - سوره مبارکه نساء، آیه 92
[13] - فِی وَصِیَّةِ النَّبِیِّ ص لِعَلِیٍّ ع قَالَ: یَا عَلِیُّ لِکُلِّ ذَنْبٍ تَوْبَةٌ إِلَّا سُوءَ الْخُلُقِ فَإِنَّ صَاحِبَهُ کُلَّمَا خَرَجَ مِنْ ذَنْبٍ دَخَلَ فِی ذَنْبٍ. (من لا یحضره الفقیه، ج4، ص355 )
[14] - وَ قَالَ النَّبِیُّ ص إِنَّ اللَّهَ یَقْبَلُ تَوْبَةَ عَبْدِهِ مَا لَمْ یُغَرْغِرْ تُوبُوا إِلَى رَبِّکُمْ قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا وَ بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ الزَّاکِیَةِ قَبْلَ أَنْ تُشْغَلُوا وَ صِلُوا الَّذِی بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ بِکَثْرَةِ ذِکْرِکُمْ إِیَّاه.ُ (بحار الأنوار، ج78، ص240
[15] - سوره مبارکه نساء، آیه 18
[16] - قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا بَلَغَتِ النَّفْسُ هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى حَلْقِهِ لَمْ یَکُنْ لِلْعَالِمِ تَوْبَةٌ ثُمَّ قَرَأَ إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ.(کافی، ج1، ص47 )
[17] -سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُقَاتِلُ دُونَ مَالِهِ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ الشَّهِیدِ قُلْتُ أَ یُقَاتِلُ أَفْضَلُ أَوْ لَمْ یُقَاتِلْ قَالَ أَمَّا أَنَا لَوْ کُنْتُ لَمْ أُقَاتِلْ وَ تَرَکْتُهُ.(کافی، ج5 ، ص52)
[18] - ....أَبْطَأَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ ص عَنْهُ ثُمَّ أَتَاهُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا أَبْطَأَ بِکَ عَنَّا فَقَالَ السُّقْمُ وَ الْفَقْرُ فَقَالَ لَهُ أَ فَلَا أُعَلِّمُکَ دُعَاءً یَذْهَبُ اللَّهُ عَنْکَ بِالسُّقْمِ وَ الْفَقْرِ قَالَ بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ قُلْ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ تَوَکَّلْتُ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً قَالَ فَمَا لَبِثَ أَنْ عَادَ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی السُّقْمَ وَ الْفَقْرَ. (کافی، ج2، ص551)
[19] - قَالَ ع لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ- [إِنَّ لِلِاسْتِغْفَارِ دَرَجَةَ الْعِلِّیِّینَ] الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّینَ. ( نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص549)
[20] - سوره مبارکه ذاریات، آیه 50
[21] - سوره مبارکه مزمل، آیه 8
[22] -...وَ لَعَمْرِی مَا عَلَیَّ مِنْ قِتَالِ مَنْ خَالَفَ الْحَقَّ وَ خَابَطَ الْغَیَّ مِنْ إِدْهَانٍ وَ لَا إِیهَانٍ فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّهِ وَ امْضُوا فِی الَّذِی نَهَجَهُ لَکُمْ ....... (نهجالبلاغة، ص66)