نماز
نماز(بخش چهارم)
نماز جماعت
س1: اگر نمازم را فرادی بخوانم با حضور قلب میخوانم ولی وقتی با جماعت است حضور قلبم کمتر است یا بدون حضور قلب است شما کدام را توصیه میفرمایید؟
ج: با جماعت بخوانید.
س2: خیلی وقتها مباحثات بنده با زمان نماز جماعت تلاقی میکند، آیا مباحثه را قطع کنم و در نماز جماعتی که در آن مکان برگزار شده است حاضر شویم یا اینکه با چند دقیقه تأخیر مباحثه را تمام کنیم و به نماز دوم برسیم؟
ج: (مباحثه را) همانجا قطع کنید. نماز را بخوانید و بعد (مباحثه را) ادامه بدهید.
س3: طلبهای همسایه یک مسجدی است ولی به خاطر عدم احراز عدالت امام جماعت نمیتواند آنجا نماز بخواند، از طرفی هم مورد تهمت واقع میشود که چرا مسجد نمیرود، این راهش چیست؟
ج: باید (به مسجد) برود و نمازش را فرادی بخواند. در غیر مواقعی که نماز جماعت بر پا میشود برود نمازش را آنجا بخواند.
س4: یعنی به مسجد برود و بعد خودش نمازش را بخواند؟
ج: بله.
س5: در غیر وقت نماز جماعت برود؟
ج: غیروقت نماز یعنی وقتی نماز قضا میشود؟! نه، جماعت که منقضی(تمام) شد و مردم رفتند این برود و نمازش را بخواند.
س6: آیا میشود به مسجد برود و نماز قضایش را به آن امام جماعت إقتداء کند؟
ج: مگر نماز قضا، نماز نیست؟ این هم مشروط به عدالت امام است دیگر. آن هم نماز است دیگر، چون نماز است امام باید عدالت داشته باشد.
س7: بعضی اوقات اگر بخواهیم به نماز جماعت برسیم یک مقداری دیر شده و فقط به نماز عشاء جماعت میرسیم، اما اگر خانه بمانیم نماز مغرب را اول وقت درک میکنیم. کدام بهتر است؟ مسجد برویم تا به نماز عشاء جماعت برسیم یا منزل بمانیم؟
ج: به عشاء (مسجد) برسیم.
س8: فضیلت کدام یک از این دو مورد بیشتر است،اگر یک وقت به مسجد رسیدیم که مثلاً نماز مغرب تمام شده است امّا نماز عشاء هنوز شروع نشده است و فرصت هست نماز مغرب را فرادی بخوانیم آیا مغرب را فرادی بخوانیم و عشاء را با جماعت یا نه نماز مغرب را با نماز عشاء جماعت بخوانیم و رکعت آخر هم برای نماز عشاء اقتداء کنیم؟
ج: مغرب را زودتر بخوانید بهتر است.
س9: بعضی از طُلّاب در خصوص امام جماعت و احراز عدالت او خیلی دقت میکنند، یعنی تا جایی که در جمعهای کوچک و صمیمی هم برای تشکیل نماز جماعت دچار مشکل میشوند، آیا این سختگیری در جمع دوستان که همدیگر را میشناسند درست است؟
ج: باید (در احراز عدالت) دقّت کرد اما خیلی نه. دقّت باید کرد، باید احراز کرد، اما خیلی دقّت نه. آن آقا خیلی دقّت میکند، خیلیاش را بردارید، دقّتش خوب است.
س10: امام جماعت مسجد ما در قرائت نمازش اشتباه دارد یا اذکار نماز را در حالی که بدنش در حال حرکت است میگوید وظیفه ما در مقابل او چیست؟ میشود به او إقتدا کرد یا به او تذکّر بدهیم؟
ج: اگر امام جماعت یک جوری قرائت را تلفّظ میکند که چون مأموم وسواسی است و گرفتار پارهای از دقّتهاست به نظر او این امام غلط أداء میکند این اعتبار ندارد. اما اگر واقعاً مأموم آدمی است که مبتلا به وسوسه نیست طبق رساله حمد و سوره را قبول دارد و میخواند و امام حتی طبق رساله هم نمیخواند، اینجا حقّ ندارد به او إقتدا کند، اگر هم مورد دارد میتواند به او تذکّر بدهد و امّا ذکر در حال حرکت دو جور است، یک أذکاری در نماز وارد شده که باید در حالا حرکت گفته شود مثل «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»، این را گفتهاند در حال حرکت بگو. سایر أذکار در حال سکون بدن است. امّا یک فصل هم باز کردهاند که ما در نماز هر نوع ذکری را میتوانیم بگوییم، چه در حال حرکت و چه در حال سکون، تکبیر یکی از آنهاست، من میتوانم موقعی که بلند میشوم تکبیر بگویم، امّا این تکبیر باید نیتش این باشد آن ذکری که در همه حال نماز میشود گفت را گفته است. آن ذکری که در حال سکون وارد شده آن را به آن نیت نمیشود گفت، اگر به آن نیت بخواهی در حال حرکت بگویی اشکال پیدا میکند.
س11: اگر از امام جماعت مسجدمان یک خطای اخلاقی مثل حُبّ دنیا ببینیم چه کار کنیم؟
ج: حُبّ دنیا فعلاً همهاش حرام نیست، حُبّ دنیای حلال؛ حلال است، حرامش حرام است. بنابراین تا به حرام نرسیده است نمی توانیم بگوییم مرتکب گناه شده است. اگر حُبّ دنیا باعث شود دروغ بگویم، باعث شد پول بیمورد خرج کنیم، آنوقت دیگر در حرام رفتهایم. خطر پیش میآید. امّا تا در دل زندانی است، آن داخل است و بیرون نیامده طوری نیست. امّا این هم هست اگر آنجا باشد تا أبد حبس نمیتواند باشد بالاخره بیرون میزند. یک روز آدم میبیند سر و کله (دم) خروس ظاهر شد، امّا خدا گفته است تا ظاهر نشود عیب ندارد.
س12: شاید منظورشان همین بوده است که اگر حرامی از او سر زد آن موقع باید چه کار کرد؟
ج: اگر سر بزند دیگر تفسیر میشود. دیگر نمیشود با او نماز خواند، چون یقین کردهایم فِسق مرتکب شده است عدالتش ساقط است. دوباره باید یقین کنیم که توبه کرده است، با شک و ظن و گمان نمیشود. هر وقت دوباره یقین پیدا کردیم که توبه کرده و دیگر بنا دارد گناه نکند، آنوقت میشود (به او إقتداء کنیم) و الّا یقین نکنیم نمیشود.
س13: ما هم وظیفهای غیر از اینکه پشت سرش نماز نخوانیم نداریم؟
ج: نه دیگر همین، نماز نمیتوانی بخوانی، گوش به حرفش هم نمیتوانی بدهی چون عدالت ندارد دیگر.
س14: اگر احتمال بدهیم امام جماعتی وسواسی است، پشت سر او نمیشود نماز خواند؟
ج: احتمال کافی نیست، یقین داری وسواسی است مشکل میشود. در وضو، در غسل وسواس باشد، اشکال پیدا میکند، چون اسراف میکند دیگر. مرتب شیرآب را باز میکند و میگوید: نشد و دوباره انجام میدهد و میگوید: نشد. یک حمامی در کوچه مدرسه حجّتیه بود نمیدانم حالا هم هست، به آن حمام قاضی میگفتند. ما آنجا صبحها حمام میرفتیم، خُب بعضی از علما هم مبتلا بودند در زمستان صبح آنجا میآمدند به یک زحمتی غسل میکردند. آب هم داغ بود میرفتند سرخ میشدند، زیاد طول میکشید، وقتی بیرون میآمدند بعضیها صابون زده بودند کف حمام لیز شده بود زمین میخوردند. میگفتند: نجس شدیم، برمیگشتند در حوض میپریدند. آدم گاهی میدید آفتاب زده ولی این بنده خدا هنوز غسل نکرده است، آن کارها حرام است. وسوسه ممنوع است.
س15: اگر امام جماعت ولایت فقیه را قبول نداشته باشد میشود به او إقتداء کرد؟
ج: اگر شیعه است ولایت فقیه را باید طبق دستور امام صادق علیه السلام بپذیرد، ایشان فرمودهاند، مسأله سیاسی نیست که ما با نظر سیاسی بپذیریم، این را امام صادق علیه السلام فرمودند، فرمودند: حکومت فقط مخصوص فقیه عادل شیعه است، شما حق ندارید بروید دنبال حکومتهای دیگر، ما هم اگر شیعه باشیم میپذیریم، نباشیم که قبول نمیکنیم.
س16: این امام جماعت عادل حساب میشود یا نه؟
ج: اگر جاهل است عیب ندارد باید او را تفهیم کرد، اما اگر عالماً و عامداً میگوید، نه(عادل نیست). این فسق است. این قبول کرده است که شاه بیاید، چون آمریکا نمیگذارد تخت و تاج بیکار بماند که، بالاخره یک نفر را میگذارد. اگر شما ولی فقیه را گذاشتی که خُب فَبِها، و اگر نگذاشتی فوراً یک شاه میآورد و میگذارد. شما با تمام کارهای شاه شریک خواهی بود، چون نظر این را پذیرفتی که ولی فقیه نه، شاه بله.
س17: برای پشت سر کسی نماز خواندن آیا همین که آن امام جماعت ولی فقیه و حاکم شرع را مرجع خودش میداند کفایت میکند؟
ج: اگر از این هم شما اطمینان حاصل کردید، بله و الّا نه.
س18: از اینکه تعدادی مؤمنین پشت سر یک نفر نمازجماعت بخوانند برای احراز عدالت او کافی است؟
ج: نهخیر. بستگی دارد که چه اثری در شما دارد. از نظر دیانت و تقوا پیش شما در چه حدّی است آنوقت باعث اطمینان در شما میشود و الّا هر کسی ایستاد و إقتدا کرد در حالی که آشنا به مسائل فقهی نباشد اطمینان ایجاد نمیکند. ممکن است 3 نفر إقتدا کنند برای آدم کافی باشد سه نفر آدم که پخته و آشنا به فقه و مسئلهدان هستند، در این صورت آدم اطمینان پیدا میکند. امّا ممکن است صد نفر هم إقتدا کنند که افرادی روستایی، بیسواد، بیخبر باشند و اثر نکند.
س19: آیا مجرّد اینکه چند نفر عادل پشت سر شخصی نماز جماعت بخوانند دلیل بر عدالت امام جماعت میشود؟
ج: نه، مگر اینکه بیننده از إقتدای این چند نفر این جور کشف کند و به دست بیاورد که اینها آدمهای مسالهدان هستند تا احراز عدالت نکرده باشند اقتدا نمیکنند. اگر یک همچنین مسألهای پیش آمد کرد آنوقت درست است و الّا نه.
س20: ظنّ شخصی ملاک است؟
ج: بله ، خُب در مشهد نوعاً آقایان روستاییها میآیند هر جماعتی منعقد بود نوعاً إقتدا میکنند، اینها صد تا هم إقتدا کنند خیلی کافی نیست چون مسأله بلد نیستند اما پنج، شش تا مسألهدان إقتدا کنند ممکن است اثرش بیشتر از اینها باشد.
س21: شاید مسألهدانها هم مثلاً میخواهند احتیاطاً بعداً نمازشان را إعاده کنند؟
ج: نه این خیلی احتمالش ضعیف است دیگر.
س22: آیا این صحیح است که بگوییم با توجه به روایات تخصیصاتی که به نماز جماعت شده وظیفه ما نسبت به احراز عدالت امام جماعت هم سنگینتر است، باید بیشتر زحمت بکشیم و عدالت را احراز کنیم؟
ج: اگر این هم بود باز وظیفه این بود که عدالت را احراز کنید.
س23: منظورشان این است که همین که امام را نمیشناسیم ما زود جماعت را ترک نکنیم، زحمت بکشیم عدالت یا عدم عدالت او را احراز کنیم؟
ج: آن مقدار زحمتی که اگر میخواهی به او اقتداء کنی آن را باید بکشی.
مجموعه پرسشها و پاسخها از استاد اخلاق و معرفت حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه