متن جلسه درس اخلاق
سوره مبارکه حمد
قرائت[1] آیات مبارکه سوره حمد (1- 7)
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
* الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ* الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ * إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ *
موضوع بحث: سوره مبارکه حمد
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبیالقاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیة الله فی الأرضین.
محتوای سوره مبارکه حمد
سوره مبارکه حمد دارای دو بخش است، بخش اول مربوط به خداست، کمالات خدا، أسماء خدا، افعال خدا، بخش دوم مربوط به ما انسانها است، از«إِیَّاکَ نَعْبُدُ»[2]، مربوط به ماست، اما قبل از«إِیَّاکَ نَعْبُدُ» مال خداست. خدا «الرَّحْمنِ» است، «الرَّحِیمِ» است، «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»[3] است، «رَبِّ الْعَالَمِینَ»[4] است. اینها مال خداست، انسانها در این جریانات کاری ندارند. اینها مال خداست.
بخش دوم مربوط به ماست که از«إِیَّاکَ نَعْبُدُ» شروع میشود، خدا این سوره را این گونه با همین خصوصیات تنظیم کرده است. در معانی بیان میگویند «تَقدیمُ ما هُو حَقُّهُ التاخیر یُفیدُ الحصر»[5]، چیزی که جایش بعد است اگر جلو بیندازیم معلوم میشود منظور ایجاد انحصار است، «إِیَّاکَ» جایش کجاست؟ بعد از«نَعْبُدُ» ؛ در اصل نعبدک بوده است، کاف بوده است که شده «إِیَّاکَ» و مقدم شده است، به منظور ایجاد انحصار «إِیَّاکَ» شده است، یعنی منحصراً گوش به حرف تو میدهیم، گوش به حرف احدی نمیدهیم، بلکه گوش به حرف تو میدهیم، اگر تو بگویی گوش به حرف احدی بده، میدهیم، خدا گفته است: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ»[6]، چون گفته اطیعوا الرسول به او گوش میدهیم، یا بعد گفته است «وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»[7]، هر کسی از خود شماها حق فرماندهی دارد او هم اطاعتش واجب است به او هم گوش میدهیم، اینها همه به اطاعت فرمان خدا بر میگردد؛ بنابراین فرمان خدا و فرمان کسانی که خدا گفته اطاعت کنید واجب است.
بدون استعانت از خدا هدایت امکان پذیر نیست
خدا این را یاد ما داده است که بگوییم «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»[8]، گوش به حرف خدا دادن هم به این آسانی نیست، سر راه ما؛ خیلی از دزدان و قطاعُ الطریق ایستادهاند که نگذارند ما گوش به حرف بدهیم، این شهواتِ نفسأماره، نمیگذارد آدم راحت گوش به حرف خدا بدهد، تا انسان میآید گوش به حرف بدهد میبیند این لذت بخش است، از آن خوشش میآید، غذای خوشمزه، لباسهای خوب، نمیتواند مقاومت کند و مرتکب گناه میشود، لذا خدا یادمان داد که هم گوش بدهید و هم در این راه از من کمک بخواهید، اگر تنها بخواهی بروی بجنگی شکست میخوری، یاد ما داد که «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» ، از خدا هم باید کمک بخواهیم، کمک نخواهی و بخواهی خودت به جنگ شیطان و نفسأماره بروی قطعاً زمین خواهی خورد؛ بنابراین هم باید گوش به حرف خدا داد و هم برای دفع موانع گوش به حرف خدا دادن، از خدا کمک خواست، تنها شجاعت به خرج بدهیم جلو برویم، شیطان ما را زمین میزند، این را هم خدا به ما یاد داده است وگرنه ما بلد نبودیم خیال میکردیم تنهایی میشود جلو رفت، اما نمیشود، هر کسی خودش رفت زمین خورد، چون ایمان ضعیف است.
ایمان ضعیف حاضر نیست در راه اطاعت فرمان خدا زیاد مایه خرج کند، لذا نمیشود از آدمی که ایمانش ضعیف است انتظار داشت واجب خدا را راحت بتواند انجام بدهد و حرامش را هم راحت ترک کند، او زمین میخورد، خاصیت ضعف ایمان این است، اما اگر کمک بخواهی، خدا وعده کمک داده است، بنابراین فقط باید گوش به حرف خدا داد، این مال نمازهاست باید حمد را در نمازها بخوانیم امّا خدا برای همه مواقع، همه زمانها، همه اوقات، راجع به گوش به حرفش دادن حرف زده است، چون بعد از باور کردن این که خدا خداست حالا نوبت گوش به حرف دادنش است، اوّلی کافی نیست، حالا من قبول کردم خدا خداست بروم دنبال کارم، نه؛ مشکلات حل نمیشود، باید گوش به حرفش بدهم، اگر آن طوری که او خواسته و گفته پیاده بکنم، آن وقت مشکل حل میشود.
هوای نفس؛ مانع اطاعت فرمان
بنابراین بعد از ایمان به خدا مسأله اطاعت فرمان پیش میآید، و این مشکلتر از اوّلی است، اطاعت فرمان را عقل کمک میکند، خدا هست، نمیشود بگوییم نیست. اما اطاعت فرمان مسأله مشکلی است، مواجه با شهوات و خواستههای نفس أماره است آدم حاضر نیست ترک کند، لذا از آن زمان که خدای متعال گفته اضافه بر باور و ایمان و تصدیق باید گوش به حرف من هم بدهید، مسأله تا به امروز لَنگ مانده است، و از امروز تا مدتهای زیادی در آینده باز هم لَنگ است، مردم گوش به حرف خدا نمیدهند.
البته خدا نمیخواهد مردم به اجبار گوش به حرف بدهند، میخواهد با خواست خودشان گوش به حرفش بدهند و مردم نمیخواهند، این که اکثر مردم گوش به حرف خدا نمیدهند مال همین است، چون خدا میخواهد خودشان انتخاب کنند، اما ایمانشان ضعیف است انتخاب نمیکنند، یکی نماز میخواند روزهاش را میخورد، یکی روزه میگیرد نمازش را نمیخواند، یکی مکه میرود خمس نمیدهد، هر کسی طبق دل خودش آن که برایش آسانتراست، راحتتراست را انجام میدهد و سنگین را انجام نمیدهد، چون اختیاری است، اگر ما آرام آرام گوش به حرف خدا بدهیم یواش یواش توانمان زیاد میشود، اما آرام آرام هم که دیگر مشکل زیادی پیدا کرده است،
بنابراین کلید ترقّی و سعادت ما بعد از ایمان به خدا، گوش به حرف خدا دادن است، لذا در قرآن کریم میبینیم که به مناسبتهای زیاد خدای متعال روی این نکته مانور میدهد، آیات زیادی به عنوان نتایج مثبت اطاعت فرمان خدا نازل کرده است، نتایج مادی، نتایج معنوی، نتایج دنیوی، نتایج اُخروی، به عنوان تشویق انسانها که آماده نیستند گوش به حرف بدهند. با این بیانات و با این سبک ها خدا میخواهد اینها را شیئا فشیئا در کار اطاعت فرمان خدا بیاورد.
کمک پیامبران علیهم السلام به تحقق اطاعت فرمان
لذا پروردگار متعال همه انبیا به خصوص خاتم انبیاء صلوات الله و سلامه علیه را جوری تربیت کرد که هر چه آنها گفتند در عمل نشان دادند. مردم از دو جهت از پیامبراکرم استفاده کردند هم از بیانات ایشان که گفت گوش به حرف خدا بدهید، هم از عمل ایشان که گوش به حرف میداد؛ لذا ایشان اعلام کردند من هر چه به شما میگویم عمل کنید اول خودم عمل میکنم بعد میگویم شما هم عمل کنید. اگر میگویم فلان کار حرام است نکنید اول خودم انجام نمیدهم، بعد از شما میخواهم، اگر عمل در آنها نبود زبان خالی این قدرها کاربرد و اثر نداشت، لذا تمام انبیا در شریعتی که آوردهاند معصومند، به هیچ وجه تخلّف نمیکنند، حتی با سختترین درجاتش حتی حاضرند کشته بشوند برخلاف حرفی که میزنند عمل نکنند، مردم از اینها باید یاد بگیرند؛ لذا پیغمبراکرم از همه اینها نسبتش با خدا محکمتر و بیشتر بود هم خوب میگفت و هم خوب عمل میکرد، عملشان حرف شان را تایید میکرد، لذا از ما هم خواستهاند که شما هم که مبلّغ دین هستید و دنباله رو حضرت خاتمالانبیاء و حضرات معصومین علیهم السلام هستید حرف خالی فایده ندارد، عمل هم باید بکنید.
لزوم عدالت در افراد
در ما عدالت را گفتهاند شرط است نه عصمت، ما باید حداقل عدالت را داشته باشیم، واجبی را ترک نکنیم، حرامی را مرتکب نشویم، عدالت در این مقدار خود به خود درست نمیشود، باید شروع کنیم کنار کتاب به عدالت هم مشغول باشیم، و الّا یک روز آدم خواب ببیند درست شده است، این جوری نیست، باید در بستر زمان ریاضت بکشد تا برایش عادت بشود و الّا جا میماند، کتاب خالی هم بار آدم را نمیبندد، کتاب خالی خطرناک است.
بنابراین این که خدا گفت «إِیَّاکَ نَعْبُدُ»[9]یعنی باید گوش به حرف بدهی، عبارت فارسیاش بندگی است، بندگی یعنی گوش به حرف دادن، نماز بخوان چشم، روزه بگیر چشم، این را بندگی و عبادت میگویند، کلمه پرستش گنگ است معنا ندارد، گوش به حرف دادن است، خدا فرمانهایی صادر کرده از ما هم میخواهد گوش به حرف بدهیم؛ فلسفه برایش نبافیم؛ گفت نماز بخوان بخوانیم، همین. این را از ما میخواهد، لذا این را در سوره حمد گنجانده است و گفته در روز حداقل چند بار باید این را بخوانی، «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» فقط گوش به حرف تو میدهم، تو هم سه تا فرمان را گفتی اطاعتش واجب است:
(1) اطیعواالله فی القرآن، (2) اطیعوا الرسول در بیانات خودشان، (3) اولیالامرمنکم.
این سه تا فرمان امروز بر همه ما واجب و لازم است که اطاعت کنیم. اگر در سایه ایمان اطاعت کردیم آن وقت میشود «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»[10] خدا میگوید بهترین آدمها همینها هستند، در سایه ایمان گوش به حرف بدهند، چون هم دنیا را اصلاح میکنند و هم بواطن انسانها تربیت میشود، و هم آخرت آباد میشود اما اگر بلد باشیم و عمل نکنیم هم این جا خراب میشود، هم آخرت خراب میشود هم بواطن خرابتر میشوند.
بنابراین این حرفی است که خدا زده و ما هم هر روز در نماز تکرار می کنیم اما توجه نداریم چه داریم میگوییم و چه باید بخواهیم اما خدا این جوری گفته است و جوری تنظیم کرده که به درد عمل ما بخورد، ما را به عمل به دستورات خود هدایت کند تا اثرش در زندگی مادی هم ظاهر بشود، و الّا زندگی مادی هم خراب میشود. الآن هزار و خُردهای سال است که قرآن آمده و طرفدار هم زیاد دارد، خیلی هم قبول دارند اما جامعه روز به روز بدتر میشود، دزدی بیشتر میشود، آدمکشی بیشتر میشود، تجاوز بیشتر میشود، مال همین است که عمل نمیکنند. خدا بعد از ایمان عمل هم میخواهد، عمل نباشد ایران همین است فرقی هم نمیکند. با غرب هیچ فرقی ندارد، هر کاری آنجا انجام میگیرد اینجا هم انجام میگیرد، منتهی آنجا در وسعت زیاد و اینجا در وسعت محدود، اما همین وسعت محدود آرام آرام توسعه پیدا میکند تا آنجایی که ما مثل همانها بشویم، اول از بیحجابی شروع میشود، نماز را زمین میگذارند، خمس نمیدهند، مکه نمیروند، دروغ میگویند و مسائل دیگر، الآن هر روز این روزنامه ایران مرتب عکس آنهایی که اعدامیاند را چاپ میکنند چشمهایشان هم بسته است. تمام هم نمیشود، اعدام میکنند باز سبز میشود.
وقتی که انسان بنا گذاشت به دستور خدا عمل نکند همین میشود همه را هم بکشید درست نمیشود، باید یک وسیلهای فراهم بشود که اینها را دعوت به عمل بکنند، وسیلهای فراهم بشود که اینها را گرایش بیشتری به عمل کردن بدهند؛ نمیشود که اجبار کرد اما میشود گرایش داد، خود خدای متعال در قرآن کریم این کار را کرده است، گرایش داده است، تمام آیات در مورد بهشت گرایشی است، آدم که میخواند گرایش پیدا میکند به طرف اطاعت فرمان برود تا نتیجهاش دخول بهشت باشد، تمام آیات در مورد جهنم آدم را گرایش میدهد به طرف گناه نرویم و الّا جهنم میرویم و خدا پدر ما را در میآورد، خدا ما را طرف بهشت میفرستد، گرایش میدهد، یا سایر آیات که اجبار نمیکنند اما گرایش میدهد، ما هم باید هم با زبان و هم با عمل خودمان و دیگران را به طرف اطاعت فرمان خدا گرایش بدهیم و این خیلی مؤثر است، ما اگر فقط درس بخوانیم فردا نمیتوانیم به زور مردم را وادار کنیم که گوش به حرف خدا بدهند، پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله این کار را نکرد، اما باید ما با عمل خودمان، با بیان خودمان مردم را به طرف ترک گناه گرایش بدهیم، و الّا نه انسان تربیت میشود و نه جامعه اصلاح میشود، روز به روز هم خرابتر میشود، امیدواریم خدای متعال به همه ما توفیق مرحمت کند تا هر روز که چند بار سوره حمد را در نماز میخوانیم توجه داشته باشیم «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» یعنی چه، گوش به حرف بدهیم، با چشم گناه نکنیم، با گوش گناه نکنیم، با زبان هم گناه نکنیم و با دست و پا؛ این پنج عضو را از گناه حفظ کنیم، اگر این کار را کردیم تربیت میشویم، حرف ما هم در دیگران مؤثر خواهد افتاد و الّا همه حرفها باد هواست و نه خودمان بهره میبریم و نه دیگران از ما استفاده میکنند.
در انتظار چنین روزی سه صلوات به محضر همه انبیاء عظام علیهم السلام که همه را به بندگی در برابر فرمان خدا دعوت میکردند خاصه خاتم الأنبیاء صلوات الله و سلامه علیه و همه حضرات معصومین علیهم الصلاة والسلام و شهدای خط تشیّع و امام شهدا مرحمت کنید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
درس اخلاق حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (اعلی الله مقامه)
مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه 05/12/1389
[1] - در ابتدای هر جلسه اخلاق آیاتی از قرآن کریم قرائت میشود.
[2] - سوره مبارکه حمد آیه 5
[3] - سوره مبارکه حمد آیه4
[4] - سوره مبارکه حمد آیه2
[5] - مختصر المعانی مبحث تقدیم ج 1 ص 176
[6] - سوره مبارکه نساءآیه 59
[7] - همان
[8] - سوره مبارکه حمد آیه 5
[9] - سوره مبارکه حمد آیه 5
[10] - سوره مبارکه بینه آیه 7