نکته اخلاقی
باور به معاد
مردم علاقه دارند آزاد باشند، هر کاری که دلشان خواست بکنند، بکنند. این مانع بزرگی است که حرف خدا در جامعه پیاده شود، از همان روز اوّل هم تا به امروز کاملاً پیاده نشد. اکثر مردم دچار آن هواپرستی که طالب آزادی بودند شدند، کمی از افراد گوش به حرف خدا دادند.
لذا پروردگار متعال برای آسان شدن اطاعت فرمان خودش دو تا چیز به مردم ارائه کرد: یک؛ خدا حاضر و ناظر بر اعمال شماست. این را که گفت اگر مردم باور میکردند دیگر گناه نمیکردند. چون گناهکار اگر باور داشته باشد گناه که میکند خدا او را میبیند چون ایمان دارد به ترک معصیت دعوتش میکند.
دوّم: باور کردن اینکه بعد از مردن، خدا مردههای مکلّف را زنده میکند و به حساب کارهایشان رسیدگی میکند. سوال میکند: گوش به حرف دادی یا نه؟! اگر داده بود بهشت میرود؛ و اگر نداده بود جهنّم. این دو تا عامل بزرگ برای باز دارندگی از معصیت را در اختیار مردم قرار داد. عامل اوّل ضعیفتر از دوّمی بود یعنی حضور پروردگار متعال، چون خدا ماده نیست درکش نمیکردند، این خیلی اثر نکرد، اما دومی مؤثرتر است چون از جنس خود آدمها است. نظیر زندگی انسانهای مادی است.
روز قیامت هم همینگونه، انسانهای مکلّف را زنده میکند، یعنی به ارواح اَبدان میدهد انسان مثل همینجا میشود، آنوقت میگویند چرا گناه کردی؟ عذاب مادیاش میکنند، این چون مادی بیان شده اثرش بیشتر است.
داستان اصحاب کهف هم همینگونه بود، خدا میخواست اینها را یکی از دلایل وجود معاد جسمانی قرار دهد تا که مردم باور کنند که خدا میتواند بعد از مردن انسانها آنها را زنده کند، به دلیل اینکه ما اینها را میراندیم سپس زندهاشان کردیم، لذا خدا از این آیات سوره کهف فقط نتیجه معاد میگیرد.
درس اخلاق عارف بالله حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (اعلی الله مقامه)
مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه 24/9/1390