نکته اخلاقی
تفکر در مرگ
س: برای مراقبت از دینمان به چه چیزی فکر کنیم؟
ج: اوّل در مرگ. مرگ بند دنیا را از پای انسان شل میکند. آدم برود گوشه قبرستان در کناری خلوت بنشیند - در شلوغی جمعیت نرود و الّا بجای تفکر در مردن و مردهها، آدم در زندهها فکر میکند، شیطان آدم را اذیت میکند،کناری برود با آدمها کار نداشته باشد و آدمها را هم نبیند- ببیند چه کسانی را آنجا میآورند، به جای پیرمرد چند تا جوان میآورند، نوعاً جوانان میمیرند، پیرها کم میمیرند. فکر کند که خُب اینها جوانند، تحصیل کردهاند، لیسانساند، دکترند و دارند میآیند. خُب من هم مثل اینها هستم فردا من را هم میآورند. این مردن را بر خودمان تطبیق کنیم، همه قبول دارند مردن حق است، حتی کمونسیتها و بیدینها هم قبول دارند. خدا را قبول ندارند اما مرگ را قبول دارند. لذا در عربی یکی از اسامی مرگ یقین است. یعنی همه یقین دارند این آمدنی است و لو انسان یقین ندارد که میآید، یک دفعه بیخبر میآید، این فکر باعث میشود که انسان باور کند که من هم میمیرم، تنها اینها نیستند (که مردند). فردا، پس فردا نوبت من هم هست. ان شاء الله یک خُرده دست و پایش را از گناه و افراط در دنیاخواهی و دنیاپرستی جمع و جور میکند.
پرسش و پاسخ از سالک الی الله حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه
مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه17/10/1383